کتاب کلیدهای موفقیت آرمین فرازمان نشر انتشارات طلایه

چقدر باید بخونی تا عمل کنی؟ واقعاً چقدر؟ یه نگاه به خودت بنداز... به سر و روت، به اخلاقت، به رفتارت. "واقعاً از کجا آمده‌ای؟ آمدنت بهر چه بود؟"... شاید همیشه این مصرع رو می‌شنیدی و مثل بقیه، مولوی رو به خاطر کلام‌های شیرینش تحسین می‌کردی و بعد بی‌تفاوت، مثل همه چیزهای دیگه‌ای که می‌شنیدی یا می‌خوندی، ازش می‌گذشتی؟ یه خورده با خودت فکر کن... آخه تا کی؟ تا کی می‌خوای اینقدر بی‌تفاوت باشی؟ تا کی می‌خوای نسبت به سرنوشت و آیندت بی‌تفاوت باشی؟ تا کی می‌خوای با زندگیت بازی کنی؟ تا کی می‌خوای توی کتاب‌ها بخونی "موفقیت=خواستن" بعد یه راست کتاب رو ببندی و بگیری بخوابی و بعد هم، روز از نو، روزی از نو. تازه هی غر بزنی و به خدا بگی که چرا من به هیچ موفقیتی نمیرسم. بس کن دیگه، این همه بی‌توجهی بسه! این همه بازی با سرنوشت بسه! یه خورده به خودت بیا و به این که باید تغییر کنی و یه جور دیگه بشی فکر کن. واقعاً تا حالا چند تا مجله خوندی؟ چند تا کتاب خوندی؟ چند تا حرف آموزنده شنیدی؟ حالا خداییش بگو به چندتاش عمل کردی؟... مثلاً وقتی توی یه کتاب می‌خونی: "اتلاف وقت گرانبهاترین خرج‌هاست" باید به این جمله فکر کنی و به پیامی که داره عمل کنی، نه اینکه مثلاً فردا که می‌خوای بری بیرون، دو ساعت از وقت با ارزشت رو که دیگه نمی‌یاد، جلو آیینه صرف کنی تا دو کیلو ژل بزنی به موهات تا اون طوری که می‌خوای بشن... این که نشد زندگی... زندگی معنایی فراتر از اینا داره..