
بارش خیلی سنگین بود. به سختی قدم برمیداشت و آرام آرام حرکت میکرد. کمرش کاملاً تا شده بود. همه به او شک کردیم. قیافهاش خیلی مشکوک بود. سربندی رنگ و رو رفته به سر داشت و سبیل پر پشتش از دود سیگار، زرد شده بود. وقتی بارش را گرفتیم، بیهیچ مقاومتی، گوشهای ایستاد و به دیوار پاسگاه تکیه زد و سیگاری درست کرد و آن را آتش و به ما لبخند زد.
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 1.۰۷ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 80 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | مرتضی حاتمی |
| ناشر | نشر شالگردن |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۸/۰۸ |
| قیمت ارزی | 10 دلار |
| قیمت چاپی | 35,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |