
مجموعه داستان «تفنگ بادی» اثری نوستالژیک است که نویسنده به زیبایی ما را به جهان نوجوانی و مدرسه میبرد؛ جهانی که وقتی با آن روبهرو میشویم؛ به سرشت پاک کودکی و نوجوانی قدم میگذاریم و از وقایع آن لذت میبریم.
بیشک بعضی از این داستانها یادآور شیطنتها و خرابکاریهای تک تک ما در دوران نوجوانی است؛ از این روی باعث شده با اثری خواندنی و لذتبخش روبهرو باشیم. (مهدی رضایی؛ نویسنده و مدرس داستاننویسی)
بخشی از کتاب
چندتا پیاز گنده و درست و حسابی کمک مادرم پوست کندم؛ با چاقو ریزریز کردم و ریختم داخل دیگی بسیار بزرگی که بهش میگفتند: «سَطَل»
مادر سَطَل را گذاشته بود روی گاز بزرگ وسط آشپزخانه. پیازها را که همراه با ادویه و سبزیجات خشک، سرخ کرد، کمک کردم که کاسه کاسه از شیر آب ظرفشویی، آب بگیرم و بریزیم توی سَطَل. قرار بود آش رشته بپزیم؛ مهمان داشتیم. در آن سرمای خشک زمستان، آش رشتۀ داغ میچسبید.
اول که شروع به پوست کندن و خردکردن پیازها کردم، چشمهایم افتاد به سوختن و اشک زدن؛ با دستهایم شروع کردم به مالیدن چشمهایم. هرچه بیشتر میمالیدم بیشتر اشک میزد و بیشتر میسوخت. مرتب به چشمهایم آب زدم تا اینکه کم کم عادت کردم.
| فرمت محتوا | mp۳ |
| حجم | 201.۵۹ کیلوبایت |
| مدت زمان | ۰۳:۳۵:۰۲ |
| نویسنده | محمدعلی وکیلی شهربابکی |
| گوینده | مهدی رضایی |
| گوینده دوم | عاطفه فرخی فرد |
| ناشر | چوک |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۷/۲۳ |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |