0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب از اتم تا بینهایت نرگس‌سادات مظلومی نشر معارف

کتاب از اتم تا بینهایت نرگس‌سادات مظلومی نشر معارف

زندگی دانشمند هسته‌ای شهید دکتر مسعود علی‌محمدی

کتاب متنی
درباره از اتم تا بینهایت

تا چهلم مسعود علی محمدی، مدام مهمان در خانه‌مان رفت‌وآمد می‌کرد. این گروه می‌آمد، آن یکی برمی‌گشت. اگر فکر می‌کردم لازم است، حتماً آقای رستگار و حاج‌آقا را در جریان می‌گذاشتم. بیشتر اوقات هم، خودِ آقای رستگار می‌آمد و در خانه مراقب اوضاع بود. مثلاً روزی که از یک نهاد امنیتی قرار بود بیایند، به حاج‌آقا گفتم. ایشان هم آقای رستگار را فرستاد که در جمع حاضر باشند. یک ضبط‌کنندﮤ صدا هم در جیب مانتویم گذاشتم و کنار مهمان‌ها نشستم. آن‌ها هم ‌آمدند و پنج دقیقه‌ای صحبت کردند و رفتند.

مشخص بود که ترجیح می‌دادند من تنها باشم، اما محال بود تأکیدات شهید مسعود علی محمدی را برای همراهی با حاج‌آقا فراموش کنم؛ همین بود که نگرانی‌ام را هم با ایشان مطرح می‌کردم. همان هفته‌های اول، چند روزی سر مزار مسعود، یک خانم می‌آمد و شروع می‌کرد به فحش و فضیحت دادن به دولت. یک آقای کت‌وشلوارپوشیدﮤ خیلی مرتبی هم دو صندلی جلوتر از مزار مسعود می‌نشست. تماس گرفتم و توضیح دادم آنچه را می‌دیدم و می‌شنیدم.

در قسمتی از کتاب از اتم تا بی‌نهایت می‌خوانیم:

از فردایش، دیگر نه آن خانم بود و نه آن آقا. طی سال‌ها زندگی با یک دانشمند هسته‌ای یاد گرفته بودم نباید سؤال اضافه بپرسم. همین که اوضاع تحت کنترل بود، برایم کافی بود. هنوز چهلم نشده بود که ساعت ده شب زنگ خانه را زدند و کیف وسایل مسعود را برایمان آوردند. کیفی که خودم برایش هدیه گرفته بودم، با ساچمه‌ها سوراخ شده بود. دفترچۀ روزانه‌اش همین‌طور. حتی پایان‌نامۀ دانشجویش هم در کیفش با ساچمه‌ها سوخته بود. با بچه‌ها دانه‌دانۀ این‌ها را از کیفی که چند سال در دست مسعود بود و حالا به ما رسیده بود درمی‌آوردیم و می‌دیدیم.

اشک امانمان را برید. حق داشتیم نتوانیم شرایط را مدیریت کنیم. حالا که دیگر نه دوربین بود و نه مهمان و نه مسائل امنیتی، تا نا و نوا داشتیم گریه کردیم. آن شب، ایمان غرور مردانه‌اش را در اتاق پدرش کنار گذاشت و دلی از عزا درآورد و گریه کرد. دلمان برای مسعود تنگ شده بود. خودش که نبود، ولی مطمئن بودیم اگر برویم سر مزارش، کمی آرام می‌شویم. ساعت دوازده شب شال و کلاه کردیم و در سرمای زمستانی رفتیم سر مزار مسعود. همان‌طور هم شد؛ بچه‌ها کمی آرام گرفتند. نشستیم سر مزار و نگاه می‌کردم به شعر منتخب حاج‌آقا روی سنگ مزار: «هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق، ثبت است بر جریدﮤ عالم دوام ما.»

کتاب زندگی نامه شهید دکتر مسعود علی محمدی از زبان چه کسی روایت شده است؟

کتاب از اتم تا بی‌نهایت روایتی است از همسر این شهید مسعود علی‌محمدی بزرگوار که با ایشان زیست می‌کرده است و در تمام مراحل دوشادوش همدیگر برای موفقیت ایران مقتدر تلاش می‌کرده‌اند

کتاب حاضر تلاشی‌ست در جهت بهتر شناخته شدن دکتر مسعود علی‌محمدی دانشمند هسته‌ای و نخبه کشور عزیزمان که در طول حیات‌ش بدلیل امنیتی بودن چهره و شخصیت ایشان دور از نگاه‌ها می‌زیست و در کنار ما بود.

حال بعد از سال‌ها از نبودنش و فراق ایشان پای صحبت‌های همسر ایشان نشسته و درد دل‌ها و گفته‌های میخوانیم از بعد پنهان هر شخصی اما این شخص افتخار هسته‌ای کشور ماست

شناسنامه

فرمت محتوا
pdf
حجم
13.۲۱ کیلوبایت
تعداد صفحات
264 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۰:۰۰
نویسندهنرگس‌سادات مظلومی
ناشرنشر معارف
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۴/۰۷/۱۷
قیمت ارزی
1 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
pdf
۱۳.۲۱ کیلوبایت
۲۶۴ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
90,000
تومان
%80
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
از اتم تا بینهایت
زندگی دانشمند هسته‌ای شهید دکتر مسعود علی‌محمدی
نشر معارف
منتظر امتیاز
90,000
تومان