این کتاب ششمین رمان کلاوس مان، پسر توماس مان، است که زمانی که وی در تبعید به سر میبرد منتشر شد.
کلاوس مان، رمان مفیستو را در سال ۱۹۳۶ و درست پیش از جنگ جهانی دوم و در آمستردام منتشر کرد. این رمان با الهام از داستان دکتر فاوستوس و مفیستوفلس شیطان در افسانههای آلمانی و در اعتراض به سیاستهای حزب نازی در آلمان نوشته شده است.کلاوس مان در این کتاب ماجراهای زندگی واقعی بازیگر تئاتری به نام گوستاو گروندگن در طی ۱۰ سال را روایت میکند که برای پیشرفت شغلیاش با شیطان یا همان دولت نازی ها پیمان میبندد. شاید مفیستو استعاریترین و در عین حال واقعی ترین کتابی باشد که در نقد وضعیت جامعه فرهنگی آلمان، در دوران حکومت هیتلر نگاشته شده است و شاید درست به همین دلیل تا سال ۱۹۸۱ نتوانست در کشور آلمان منتشر شود.