کتاب صوتی ماورای طبیعی شدن جو دیسپنزا یاسین قاسمی‌بجد

بخشی از کتاب

باید با شما صادق باشم، نگارش کتاب فراطبیعی شدن برایم احساسی مشابه راه رفتن بر طنابی بدون شبکه ایمنی دارد. بخشی از وجودم همچنان آگاه است که برخی افراد، به‌ویژه دانشمندانی که با چارچوب‌های خشک و قوانین محدود خود زندگی می‌کنند، ممکن است این اثر را مسخره کنند. شاید آن را شبه‌علم بخوانند، سر خود را تکان دهند یا حتی نقدی تند و گزنده بنویسند. در گذشته، این موضوع مرا به شدت آزار می‌داد. هنگامی که کتاب‌های پیشینم مانند تکامل مغز شما یا تو خودِ دارونما هستی را می‌نوشتم، نیمی از انرژی‌ام را صرف می‌کردم تا هر ایده را به گونه‌ای بیان کنم که شکاکان نتوانند آن را رد کنند. گوشه‌های تیز را صاف می‌کردم، محتاط بودم و تلاش می‌کردم همه‌چیز را در قالب‌های پذیرفته‌شده آن‌ها جای دهم. از این می‌ترسیدم که مرا فردی غیرعادی یا بی‌اعتبار خطاب کنند. اما چند سال پیش، رویدادی رخ داد که این دیدگاه را به‌طور کامل دگرگون کرد و همین انگیزه‌ای شد تا اکنون با تمام وجود این کتاب را برای شما به نگارش درآورم.

این اتفاق در لندن، در جریان یکی از کارگاه‌های آموزشی‌ام رخ داد. یک هفته تمام مشغول تدریس بودم. مدیتیشن، علم مغز، کار با انرژی و شرکت‌کنندگان را تشویق می‌کردم تا ببینند فراتر از زندگی معمولی چه چیزی ممکن است. سالن پر بود از صدها نفر از اقشار مختلف، و زنی برخواست تا داستان خود را بازگو کند. او نه دارای مدرک دکتری بود و نه عارفی برجسته، تنها انسانی معمولی بود که زندگی دشواری را تجربه کرده بود. او به بیماری مزمنی مبتلا بود، بیماری‌ سخت، با دردی مداوم و تشخیصی که می‌گفت: «این زندگی توست، با آن کنار بیا». او به ما گفت که چگونه ابزارهایی را که من آموزش می‌دهم مدیتیشن‌هایی که در این صفحات خواهید یافت به کار گرفت و با تمام وجود به آن‌ها پایبند شد.