بخشی از کتاب
ترور دواین در بخش مالی وال استریت کار میکرد. دغدغههای اصلی او پیشبینیهای فصلی درآمد، نقدینگی، بازارهای آزاد و بسته، انحصارها و گروهها بودند. و مهمتر از همه، افرادی که دقیقاً کنار او در دفتر کار مینشستند. او در خانهای کلنگی در مونت کیسکو با سه جوان دیگر زندگی میکرد. زمانی که در ارتش بود، پدرش او را به خاطر بازی کردن به جای کسب درآمد اخراج کرد.
دواین عاشق مأموریتهای سریع و خطرناکی بود که با عضویت در گردان رنجر به دست میآورد. مهارتهای او به گفته خودش او را در رأس زنجیره غذایی، همراه با ارکاها و کوسههای بزرگ سفید قرار داده بود.
سارا ایوز در اتاق انباری در طبقه پنجاه و دوم همان ساختمانی که دواین در آن بود، حلقآویز شده پیدا شد. او تازه بیست و هشت ساله شده بود، دواین میدانست، و کمی بیش از شش سال در شرکت کول و کاملی کار کرده بود. تراویس دواین ایمیل را خواند و نمیدانست چه اتفاقی در حال رخ دادن بود. او احساس کرد که موجی از وحشت بر بدنش سرازیر شده است. طبقه پنجاه و دوم به عنوان منطقه ۵۱ شناخته میشد، و او شایعاتی شنیده بود که کسی در آنجا کار نمیکرد.
شاید فقط پلتفرم معاملات با فرکانس بالای شرکت باشد. "چه خبره، واندا؟" "سارا ایوز یکی از مربیان دورهی کارآموزی تو بود،" واندا سیمز گفت. " اتفاقی افتاده؟" او نیازی به تظاهر به تعجب نداشت و پیامش دقیق بود.
"نمیتوانم باور کنم که او مرده است،" سیمز دواین گفت، در حالی که با هم سوار آسانسور شدند. خودکشیها اغلب برنامهریزی میشوند، به نظر میرسد این یکی هم همینطور بوده است. با گذشت زمان، شاید آنها میتوانستند یکدیگر را دوست داشته باشند. اما اینطور نشده بود.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 63.۰۰ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۱:۱۲:۳۷ |
نویسنده | دیوید بالداچی |
مترجم | یاسین قاسمی بجد |
راوی | لیلا ولی پور |
ناشر | یاسین قاسمیبجد |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۶/۲۵ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
راوی افتضاح و با سرعت تمام داستان را میخوندن ، گویی که فقط هدف تمام شدن داستان باشه و در مسابقه روخوانی شرکت میکنن.چندین بار اشتباه داشتن و .. متاسفانه من نتونستم داستان رو تا اخر گوش کنم