دوراسِ سینما
«مارگریت ژرمن ماری دونادیو» معروف به «مارگریت دوراس» نویسنده و سینماگر شهیر فرانسوی است. او بین سالهای 1914 و 1996 زیست و در 81 سال عمر پربارش، آثار پراهمیتی را برای سینما و ادبیات بهجا گذاشت. دوراس بیش از بیست فیلم کوتاه و بلند ساخت، چندین کتاب در سبکهای مختلف تألیف کرد و فیلمنامههایی نیز نوشت که برخی منجر به خلق آثار ماندگاری در تاریخ سینما شدند. مهمترین فیلمنامهی این نویسنده، «هیروشیما، عشق من» است که «آلن رنه» فیلمی شاهکار از رویش خلق کرد؛ فیلمی که در اسکار کاندیدای بهترین فیلمنامه و در جشنوارهی فیلم کن، برندهی جایزهی منتقدان بینالمللی شد. رنه و دوراس در این فیلم ضدجنگ، با نگاهی بدیع، به بمباران اتمی هیروشیما میپردازند. در مقام کارگردان، «کامیون»، «بچهها» و «آهنگ هند» سه مورد از بهترین فیلمهای او هستند.
دوراسِ ادبیات
با وجود نقش پررنگ مارگریت دوراس در دنیای سینما، نقش او در جهان ادبیات از آن هم پررنگتر است. برجستهترین تجربههای این نویسنده در ادبیات نمایشی، نمایشهای «لاموزیکا» و «لاموزیکا دومین» هستند. اما در ادبیات داستانی، «عاشق»، «مُدراتو کانتابیله»، «شیدایی لُل. و. اشتاین»، «سدی در برابر اقیانوس آرام»، «درد»، «نوشتن و همین و تمام»، «مرض مرگ» و «چشمان آبی، موهای مشکی» تنها برخی از آثار مهم و درخشان دوراس محسوب میشوند. «درد» اثری است که دوراس آن را سالها پس از تحریر منتشر کرده است. او خود نام «درد» را برای اثر برگزیده بود اما در برخی زبانها از جمله انگلیسی، این کتاب با عنوان «خاطرات جنگ» نیز منتشر شده است.
سایههای ناتمام: در دل تاریکیهای سیاست و زندگی
نایب کنسول، یکی از رادیکالترین و در عین حال رمزآلودترین آثار مارگریت دوراس، نویسنده و فیلمنامهنویس نامدار فرانسوی است که نخستینبار در سال 1966 منتشر شد. این رمان، نه داستانی کلاسیک، بلکه تجربهای رواییست میان مرز خواب و واقعیت، میان بیان و سکوت. زبانی گسسته، خونسرد و در عین حال شعلهور از اضطراب درونی، ساختار این اثر را شکل میدهد. در مرکز روایت، سه شخصیت سایهوار ایستادهاند: یک زن فرانسوی به نام آن ماری استرتر که در کلکته زندگی میکند، یک نایب کنسول که بهدلیل رفتاری عجیب از لاهور به کلکته تبعید شده، و زنی گرسنه و بیمار از کشمیر که در حاشیهی شهر در حال مرگ است. دوراس با ساختاری بریدهبریده، بدون روایت خطی، صحنههایی را خلق میکند که نه با منطق روایی که با جریان ذهن، با سکوتهای سنگین و درونیات دفنشده، پیش میروند. کتاب «نایب کنسول» فراتر از یک داستان سیاسی یا روانشناختیست؛ «نایب کنسول» روایت فقدان معنا در جهانی است که استعمار، جنسیت و طبقه را در لایههایی نامرئی و زهرآلود در تن آدمی فرو برده است. رفتار خشونتآمیز نایب کنسول و سکوت مرگبار زن کشمیری، دو قطب تاریک انسان مدرن را بازتاب میدهند: جنون و فراموشی. از نظر ساختاری، نایب کنسول یکی از نخستین تجربههای دوراس در فاصله گرفتن از روایت کلاسیک و نزدیک شدن به سبک مینیمالیستی و ضدروایی است که بعدها در «عاشق» و «هیروشیما عشق من» به اوج رسید. این اثر بخشی از «سهگانهی هند» دوراس نیز محسوب میشود که فضای استعماری و هویتهای متزلزل را در بستر شرق بازخوانی میکند. اگرچه نایب کنسول بهطور خاص جایزهای دریافت نکرد، اما تأثیر عمیقی در ادبیات مدرن فرانسه و گفتمان پسااستعماری داشته و در فضای روشنفکری دهههای 60 و 70 اروپا بسیار مورد توجه قرار گرفت. این رمان همچنین الهامبخش تحلیلهای بسیاری در حوزهی فمینیسم، زبانشناسی و روانکاوی بوده است. در یک نگاه، نایب کنسول نه پاسخ میدهد و نه سؤال میپرسد؛ تنها برشی است از واقعیتی تبدار و ناتمام، آنگونه که دوراس میدید: «نه زندگی، نه مرگ، فقط عبور...»
برشهایی از کتاب «نایب کنسول»
«او به آنسوی رود خیره شده بود. شب، آهسته از درونِ آب بالا میآمد. زن کشمیری هنوز همانجا بود. چشمانش چون دریاچهای یخزده، در دل تاریکی میدرخشیدند. نه صدایی، نه درخواستی. فقط بودن، فقط ماندن، فقط رفتن. نایب کنسول، آرام گفت: هیچ چیز عوض نمیشود. هیچچیز.»
«باد از رودخانه میگذشت. انگار چیزی را با خود میبرد که دیگر بازنمیگشت. زنِ فرانسوی آهسته گفت: نمیدانم چرا اینجا هستم. نایب کنسول نگاهش نکرد. گفت: چون چیزی برای از دست دادن نمانده. صداها دور بودند، گویی از شهری دیگر. کلکته، ساکتتر از همیشه، تماشا میکرد.»
نسخهی صوتی «نایب کنسول»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «انتشارات اختران» کتاب صوتی «نایب کنسول» اثر «مارگریت دوراس» را با ترجمهی «قاسم روبین» و اجرای «سحر بیرانوند» تهیه و تولید کرده است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 419.۱۵ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۷:۲۷:۰۵ |
نویسنده | مارگریت دوراس |
مترجم | قاسم روبین |
راوی | سحر بیرانوند |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۶/۱۲ |
قیمت ارزی | 8 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |