بخشهایی از کتاب
- کلمه معمولی هرگز از ذهن من خارج نمیشد چون متوجه شده بودم که هیچ نوع فراموشی وجود ندارد: این کلمه در واقع ماهیت عادی همهچیز قبل از واقعه بود. میدانستم که داستان از سوی من آمده است چرا که هیچکدام از نسخههایی که شنیده بودم جزئیاتی را که نمیتوانستم با آنها روبرو شده باشم نداشتند.
- من یک نویسنده هستم و حس میکنم که معنا در ریتم کلمات و جملات ساکن است. من باید در مرگ شوهرم جان گریگوری دان که نه ماه و پنج روز پیش رخ داد معنایی بیابم.
- وقتی غم و اندوه از راه برسند میبینیم آن چیزی نبوده که ما انتظارش را داشتیم. این چیزی نیست که وقتی پدر و مادرم فوت کردند احساس کرده باشم، بلکه غم و اندوه، تنهایی، پشیمانی برای زمان گذشته و ناتوانی من در به اشتراک گذاشتن یا حتی تصدیق درد و درماندگی والدینم بود.
- غم و اندوه با سایر احساسات متفاوت است و از فرد فاصله ندارد. این بیماری به صورت امواج، حملههای عصبی، و دلهرههای ناگهانی بروز پیدا میکند، زانوها را ضعیف کرده و چشمها را کور میکند. این بیماری درواقع روزمرگی زندگی را از بین میبرد.
- من یاد گرفتم که رایجترین واکنشهای آنی به مرگ احساساتی نظیر شوک، بیحسی، و احساس ناباوری هستند. واکنشهای بشری تابع الگوهای مشابهی هستند. انسانها کاوشگر میشوند، غذا نمیخورند، نفس کشیدن را فراموش میکنند و در اثر کاهش سطح اکسیژن غش میکنند.
- دو نوع اندوه داریم: سوگ عادی که بدون عارضه است و سوگ بیمارگونه که زمانی است که بازمانده و فرد متوفی به شدت به یکدیگر وابسته بودند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 38.۳۳ کیلوبایت |
مدت زمان | ۴۰:۵۳ |
نویسنده | جوآن دیدیون |
مترجم | یاسین قاسمی بجد |
مترجم دوم | لیلا ولی پور |
ناشر | یاسین قاسمیبجد |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۵/۲۰ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |