صبح زود بود. روی صندلی اتوبوسی نشسته بودم. فكر میکردم. دو ساعت قبل از آن از خانه برای پیادهروی زده بودم بیرون و حاال خسته و عرق کرده، به خانه برمیگشتم. نتوانسته بودم برگشتن را، پیاده بروم. موقعی بود که کارگرانـ آنها که سرویس ندارندـ سرِکار میرفتند. کنارم مردی تقریباً پنجاه و دوساله نشسته بود. از رنگهای پاک نشدهی روی دستهایش فهمیدم رنگکار است. همینطور که به دستهایش خیره بودم تا از لابه لای آن چینوچروكها، پی به اعماق زندگیاش ببرم، تلفن همراهش زنگ زد.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 1.۵۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 164 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | محمدباقر رضایی |
ناشر | نشر آبارون |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۶/۱۲ |
قیمت ارزی | 6 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |