
این کتاب به شما نمیگوید که چه چیزی را باور کنید، ولی هدفش این است که شیوهی رویاروییتان با دیدگاههای مخالف را تغییر دهد. هدف از داستانها و توضیحات بیانشده این است که فرضهای شما را پیچیده کند، استدلالها را از «زاویهی دیگر» به شما عرضه کند و نشان دهد که افراد چطور میتوانند مخالفتهای با حسن نیت را تشخیص دهند، بدون دست کشیدن از باورهای راسخ خودشان. میلیونها نفر فکر میکنند سیاست و آدمها پیچیدهتر از آن چیزی هستند که در شعارها و بیانیههای احزاب مختلف گفته میشود. این کتاب به لحن و محتوای گفتوگوهایی مجال اِبراز میدهد که بیشتر مردم درواقع میخواهند داشته باشند.
در هر فصل سؤالی مطرح میشود که حاصل آمیزهای از تجربههای بیرون و درون کلاس درس است؛ حاصل پروندهها و مفاهیمی که به دانشجویانم درس میدهم، حاصل تعاملاتم با همکارانم و آدمهای مختلفی که در زندگیِ بیرون از شغل روزانهام با آنها روبهرو میشوم. داستانهای کلاس برگرفته از دوازده سال تحقیق و تدریس در حوزهی حقوق کیفری[۶]، قانون و مذهب و متمم اول قانون اساسی آمریکاست. داستانهای بیرون کلاس در همین سالها اتفاق افتادهاند و از تعاملات روزمرهی من با همکاران، همسایگان و دوستانم گرفته شدهاند. از این منظر، این کتاب نهتنها چالشهای تدریس حقوق را بررسی میکند، بلکه به چالشهایی هم میپردازد که همگی ما در زندگیهای روزمرهمان با آنها مواجه میشویم؛ به پیچیدگی انسانها، اهمیت دلسوزی، و به خوبیها و بدیهای زندگی در یک جامعهی متکثر.
داستانها واقعی هستند، هرچند در واقعیتْ در طول سالهای متمادی پیش آمدهاند. بیشتر شخصیتها ترکیبی از چند نفرند؛ کافیشاپها واقعی هستند. داستانها سؤالهای دشواری را مطرح میکنند، مثل اینکه چطور آدمهایی را که جنایتهای هولناک مرتکب شدهاند مجازات کنیم، چطور با تفاوتهای مذهبی روبهرو شویم، و اینکه آیا بخشش امکانپذیر است یا نه. همچنین در جستوجوی یافتنِ پاسخ به سؤالهای اساسی بشری است؛ مثلاً جستن همدلی، تلاش برای تشخیص آنچه منصفانه است و پرسیدن اینکه چه اتفاقی میافتد وقتی مصالحه امکانپذیر نیست.
| فرمت محتوا | epub |
| حجم | 2.۰۱ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 198 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | جان اینازو |
| مترجم | فرخ بافنده |
| ناشر | پندار تابان |
| زبان | فارسی |
| عنوان انگلیسی | Learning to Disagree |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۵/۰۹ |
| قیمت ارزی | 2 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
این کتاب برای من این مدلی بودش که آخیش بالاخره تموم شد یعنی خیلی برام کند پیش رفت و خیلی به نظر من گزافه گویی زیاد داشت کلاً به نظرم کتابهای توسعه فردی این مشکل رو دارند که به جای اینکه به مثلا موضوعی که میخوام بپردازن اینقدر داستان تعریف میکنن که اصلاً اون موضوع که میخوان ازش نتیجه بگیرن گم میشه و دقیقا ایراد دومی هم که میخوام بگیرم همینه کی گفته که تجربیات شخصی ما باید معیار باشه برای رفتاری که یک جمع انجام میده من توی یه موقعیتی یه رفتاری کردم یه نتیجهای میگیرم حالا چه درست چه غلط کی گفته من حق دارم اینو کتاب بکنم و بگم شما هم تو این موقعیت قرار گرفتید این کارو بکنید بعد اینکه واقعاً مثلاً ما چه این همه اطلاعاتی که داد یک ماه دیگه شاید هیچ کدوممون یادمون نباشه داستانایی که توی این کتاب تعریف کرده و به نظرم خیلی غیر ضروری بود خیلی از داستانایی که تعریف میکرد و آخرین ضعفی هم که این کتاب به نظرم داشت اینه که مثلاً وقتی به همدلی پرداخته فقط گفته که همدلی کنین اصلاً به ما یاد نداد که چه جوری همدلی کنیم چه جوری اصلا همونطور که اسم کتابم بود ما مخالفت بکنیم بدون اینکه حالا مثلاً دشمن بشیم با طرف یا دلخوری پیش بیاد میدونید به نظرم شاید به خاطر اینکه نویسنده کتاب فرد مذهبیه عادت کرده مثل کتاب مقدس که میگه تو انسان این کار را بکن این کار را نکن اینم اینطوری کتاب نوشته یعنی اینکه فقط گفته این کارو بکنید تو این شرایط اینطوری رفتار کنید ولی اصلا نیومده بگه چهجوری مثلاً وقتی که خب یه فصلی داشتش که اختلافات خیلی شدید بود دیگه بعد میگفت خوب خیلی وقتا مثلاً این اختلاف زیاده نمیشه همدل کرد خب الان چیکار کنیم و هیچ توضیحی نداده مثل کتاب مقدس فقط گفته این کارو انجام بدید یا ندید