هوا گرم و خشک بود، بچهها در چشمه بازی میکردند و علی هم در کنار دیوار چشمه ایستاده بود میخواست که او به داخل چشمه شیرجه بزند.
دورتر از چشمه زنها خودشان را باد میزدند و کسی آتش را روشن نمیکند، از بس که هوا گرم است، غذا نان و ماست است؛ سرد و سبک و ساده.
ماست را امروز نخوریم تا فردا ترش میشود، به جایش چهارمحال سرد است، سرمای شب را با آتش لباس زیاد، میشود تاب آورد.
یخها تازه آب شدهاند، چشمه پراست از آب خنک و تازه، مراتع سبزسبزند
جنگل داری اجازه چرا داده، معلم باید امتحان بچهها را بگیرد وقت کوچ است، آمدهایم دیدنشان این بار دوم است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 302.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 56 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۵۲:۰۰ |
نویسنده | خدیجه کارخانه |
نویسنده دوم | ملینا خندقی |
نویسنده سوم | ملیکا خندقی |
ناشر | انتشارات نظری |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۳/۰۱ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |