منظور ما از خرد یا عقل چیست؟ وقتی که میگوییم فلان چیز دلیلی* دارد منظور این است که در باب آن توضیحی هست که ما را قانع میکند. اگر مدرسه رفتنتان دیر شود شاید بگویید که علت آن تاخیر اتوبوس بود؛ حتی اگر معلم حرفتان را باور نکند باز شما فکر میکنید که قبول این دلیل امکانپذیر است – یا میتوان گفت که عذر معقولی است. اما فرض کنید که به معلم بگویند که علت تاخیر شما این بود که چند نفر از ساکنان کرهی مریخ جلوتا را گرفغته باشند؛ معلم فکر میکند که شما یا دیوانهاید یا بیادب – فکر میکند که این دلیل نامعقول است. به عبارت دیگر ما بعضی از عذرها را معقول میدانیم و بعضی را نامعقول. امروزه توقع داریم که همه چیز، از حرکت سیارات گرفته تا قیمت شیرینی، توضیح معقولی داشته باشد، این تصور را دربارهی مردم هم به کار میبریم. اگر به ما بگویند که فلان کار را بکنید شاید بپرسیم «چرا؟». اگر جواب این باشد که شاید فکر کنیم که این نامعقول است، یا شاید هم بگوییم که منصفانه نیست. شیوهی تفکر ما بر مبنای عقل استوار است.
اما همیشه اینطور نبوده است. در زمان این فیلسوفان انسانها هنوز به علل جادویی باور داشتند یا فکر میکردند که دلایلی فراتر از دسترس انسانهای معمولی وجود دارد. مردم آن کاری را میکردند که به آنها گفته بودند. نخست این فیلسوفان بودند که گفتند مردم باید بتوانند خودشان فکر کنند، استدلال کنند، و راه درست دلیل این عصر روشنگری را گاهی عصر خرد هم خواندهاند. از آنجا که این فیلسوفان نمیپذیرند که به آنها بگویند چنین و چنیان بیندیش. بلکه خواهان حق اندیشهاند، آنان را آزاداندیش هم میخوانند.
صدتایی فیلسوف بودند. در این کتاب ما به چند تن معروف آنها اشاراتی میکنیم. دولتمردان و فرمانروایی هم بودند که از اندیشههای این فیلسوفان پیروی میکردند به برخی از این مردان هم اشاراتی میکنیم. ولی پیش از این کار باید در باب زمان و مکان زندگی اینان بیشتر بدانیم.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۲۶ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 31 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۰۲:۰۰ |
نویسنده | مالکوم یاپ |
مترجم |