هزارپا را در دمپایی الیزا گذاشتم؛ چون فکر میکردم او دارد خواهرم سوفیا را از من میدزدد. هشت سالم بود و بهتازگی مادرم را از دست داده بودم. نمیتوانستم سوفیا را هم از دست بدهم.
الیزا فِریدِی دوست خانوادگی آمریکاییمان، ما را به مدت یک هفته به آپارتمانش در پاریس دعوت کرده بود. دوتا از اقوام نزدیک تزار بودیم که زورکی از قبل از کریسمس از خانهمان در سنپترزبورگ دور شده بودیم. پدرم تجدید فراش کرده بود و با همسر جدیدش اَگنسا رفته بودند ساردینیا ماهعسل. اولینبار ماه نوامبر با او آشنا شده بودیم و او از همان موقع از من متنفر شد؛ چون اولینبار تکنیک هزارپا را روی او پیاده کرده بودم. همچنین به طور ویژهای از علاقهام به نجوم بیزار بود و پدر را متقاعد کرده بود تا نقشههای صور فلکیام را جمع کند؛ چرا که معتقد بود حواسم را از درسهای فرانسهام پرت میکند. اگرچه سعی کرد با یک ست چایخوری لیموژیِ سایز کوچک سرم را شیره بمالد و وسوسهام کند، اما کل نوامبر سنگرم را در اتاقم حفظ کردم.
بهمحض اینکه تعطیلات مدرسهی سوفیا - مدرسهی بریلانتمونت که در کوههای آلپ سوییس بود - شروع شد، در ژنو همدیگر را ملاقات کردیم تا با قطار به پاریس برویم.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۵۶ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 517 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۷:۱۴:۰۰ |
نویسنده | مارتا هال کلی |
مترجم | پگاه ملکیان |
ناشر | گویا |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Lost roses |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۲/۰۳ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |