
از روزی که با دارایی خطرناکی به نام زیبایی جسمی ام، آشنا شده ام؛ با ترس و نگرانی با سرمایۀ زنانگی خودم جنگیده ام. آن را نفی کرده ام. به رویش برزنت ضخیمی کشیده ام که مورد تجاوز مردی قرار نگیرد.
یک روز در مقابل اقواممان که مهمانی آمده بودند، میرقصیدم. حدود نه سال داشتم. یک لحظه پدرم را دیدم که با اضطراب به مهمانها و من می نگریست. برخاست، دست مرا کشید و نشاند. در همان حال زیر لبی گفت:
«بشین، دخترۀ جلف!»
معنی این جمله را نمیفهمیدم. اما حس میکردم که لقب زشتی برای من است. لقبی که در طول زندگی ام، هرگز از روح و روانم بیرون نرفت. لقبی که هرگاه احساس لیاقت میکردم، مثل پتکی روانم را خرد میکرد.
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 1.۹۶ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 494 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | منصور یوسف زاده شوشتری |
| ناشر | بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۱/۰۷ |
| قیمت ارزی | 7 دلار |
| قیمت چاپی | 440,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |