میراث معماری هر سرزمین نشانگر اثر انسان در گسترهی زمان و مکان و باور است. معماری از ریشه عمر است و در معنای یک عمر زیستن و ساختن است. یک معماری حضور انسان را در خود نمایان می کند و پس از یک عمر زیست، باز هم از طریق حضور در آن فهم و ادراک می گردد. وقتی معماری بناهای معماری را میسازد از خویش اثری در آن به یادگار میگذارد. به همین دلیل است که هر کس خویشتن را بیشتر ساخته باشد، معماری او نیز اثر عمر او را بیشتر در خود دارد. ساختن خویش، بنا کردن معماری را نیز در خود دارد و هرچه غنای وجودی انسان بیشتر باشد، معنای سکونت در بنایش بیشتر خواهد بود. سالهای متمادی مانایی و پویایی یک بنا شاهدی است بر این مدعا که طول عمر و کیفیت زیستی در بنا زیاد بوده است. بسیار بناها بودهاند که با وجود اینکه بسیار محکم ساخته شدهاند، اما به دلایلی چون رنجشهای محیطی تخریب شدهاند. بنابراین حضور در بنایی که چند نسل را به خود دیده است و با فراز و نشیبهای بسیاری دست و پنجه نرم کرده است و از حب و بغضها در امان مانده است، بسیار میتواند آموزنده باشد. فهم چنین بنایی می تواند به فهم خود انسان کمک کند چون نمود حضور او و عمر اوست. بنابراین برداشت از بناهای تاریخی یک درس نیست بلکه مرحلهای از زندگی است. گذراندن این مرحله شروعی برای پیمودن راه در حرفهی معماری است. کیفیت گذشتن از این مرحله بسیار اهمیت دارد تا با خویش و با میراث معماری این سرزمین آشنا گردیم. برداشت صحیح، تیزبینی و فهم دقیق معماران را در بر خواهد داشت. تا توشه برداریم و در جای دیگر برای دیگری در طرحی دیگر و بنایی دیگر، آن را بگذاریم و طرح خویش به زینت انسان آمیخته کنیم.