لینوود بارکلی و آثارش
لینوود بارکلی رماننویس و طنزپرداز آمریکایی - کانادایی است که در نوشتن رمانهای جنایی و روانشناختی شهرت دارد. بارکلی در کانادا یکی از پرفروشترین نویسندگان معاصر است. رمانهای پلیسی محبوب او در کانادا و در سطح بینالمللی پرفروشترین رمانها هستند که با «زمانی برای خداحافظی» در سال ۲۰۰۷ شروع شد. پدر او یک تصویرگر حرفهای بود که خانوادهی خود را در سال ۱۹۵۹ به کانادا برد، جایی که او در استودیو ویلیام آر تمپلتون در تورنتو مشغول به کار شد. بارکلی پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، در دانشگاه ترنت در پیتربورو، انتاریو، ادبیات تحصیل کرد، جایی که یکی از معلمان او، رماننویس مشهور مارگارت لارنس بود. او در حین تحصیل در دانشگاه، مکاتبهای را با مکدونالد آغاز کرد که برای بارکلی الهامبخش بود. از میان آثار مهم بارکلی میتوان به کتاب «صدای پایین پلهها»، «زمانی برای خداحافظی نیست» و «به چشمانت اعتماد کن» اشاره کرد.
رمانی مهیج، ترسناک و روانشناسانهی هیچکاکی
در ستایش رمان ترسناک و معماگونهی «صدای پایین پلهها» شاید همین جمله کافی باشد که مجله کتابهای نیویورک در مورد آن نوشته: «رمان مهیج، ترسناک و روانشناسانهی هیچکاکی که شما را سر جایتان میخکوب میکند و به همان خوبی است که انتظار دارید.» شاری لاپنا که یکی از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز است و با نوشتن کتابهای جنایی مشهور شده است نیز این داستان را اینطور توصیف میکند: «اثر فوقالعادهی بارکلی، متنی است کاملاً اثرگذار با چرخشهایی که انتظارش را ندارید. عاشقش شدم!» اما داستان چیست؟ یک رمان مهیجِ به یادماندنی که در آن مردی از صداهای عجیبی که هیچ توضیح منطقیای برای آن وجود ندارد رنج میکشد. لینوود بارکلی در این رمان، داستان مردی را به تصویر کشیده است که مدتها پس از یک حادثهی هولناک، صدای عجیبی در ذهنش نجوا میکند. منشا این صدا چیست؟ تمامی محور اصلی کتاب حاضر روی پاسخ به این پرسش میچرخد. قطعا یکی از ویژگیهای فنی که داستان صدای پایین پلهها را جذاب کرده، استفاده از تکنیک تعلیق و پیچ و تابهای روایی است. لینوود بارکلی به طرزی ماهرانه این عنصر داستانی را در اثرش به کار گرفته است.
خود را برای انتهایی غافلگیرکننده و غیر منتظره آماده کنید!
کتاب «صدای پایین پلهها» قصهی پروفسور پائول دیویس را روایت میکند که در یک روز به ناگهان همکارش کنت را در حال رانندگی در یک جاده خلوت میبیند. پائول او را تعقیب میکند و به طرز غیرقابلباوری درمییابد که کنت مشغول ناپدید کردن دو جسد است! هشت ماه از این اتفاق هولناک سپری میشود و پائول دیگر به زندگی عادیاش باز نمیگردد. شارلوت همسر پائول به همراه فرزندشان هر تلاشی میکنند تا روحیهی پائول عوض شود و از فکر آن حادثه بیرون آید. شارلوت تصمیم به خرید یک ماشین تحریر قدیمی میگیرد و به پائول هدیه میدهد تا با نوشتن، حال و هوایش عوض شود. اما خیلی زود همان هدیهی دوستداشتنی خود به یک کابوس بزرگ تبدیل شد. این دستگاه به طرز مرموز و وحشتانگیزی پیامهایی را مینویسد و چاپ میکند که…
بخشی از کتاب «صدای پایین پلهها»
«مرد مسنی که روی صندلی عقب آن اتومبیل اسپرت نشسته بود، دست کمی از مردهها نداشت. او در صندلی چرمی سمت راننده فرو رفته بود و سر تقریبا تاس و پر از لکش را به شیشه در تکیه داده بود. پائول به آن اتومبیل لینکلن که مانند اتومبیلهایی بود که ستارگان سینما در برنامههای تبلیغاتیِ ظاهرفریبِ مسخره پشت آن مینشستند و رانندگی میکردند نزدیک شد و از شیشه داخلش را نگاهی انداخت. آن مرد مسن بسیار لاغراندام و ضعیف الجثه بود. به محض آنکه حس کرد کسی نگاهش میکند، سرش را تکان داد. به آرامی از جایش بلند شد، برگشت و چشمانش را چند بار باز و بسته کرد و با تعجب نگاهی به پائول انداخت. پائول پرسید: «امروز چطوری؟» به آرامی سری تکان داد، سپس دوباره به همان حالت قبلی درآمد و سرش را به شیشه اتومبیل تکیه داد…»
کتاب صوتی «صدای پایین پلهها»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «نشر البرز»، نسخهی صوتی کتاب «صدای پایین پلهها» اثر «لینوود بارکلی» را با ترجمهی «فرنوش جزینی» تولید و منتشر کرده است. روایت این کتاب را «فرهاد اتقیایی» بر عهده داشته است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 756.۷۰ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۴:۲۶:۱۹ |
نویسنده | لینوود بارکلی |
مترجم | فرنوش جزینی |
راوی | فرهاد اتقیایی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۸/۱۶ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |