بخشی از کتاب
همان موقع که موتور یاماهای پدرش را برداشت و رفت و کوبید به تیر چراغ برق سرِخیابان؛ دید که از عملیات برگشته. پدرش هم کمربند را کشید به جانش؛ تا میخورد او را زد. پسر انگار دیوار بلندی بین خود و پدرش کشیده بود. همینکه پدرش اعزام میشد با هزار کلک کلید قفل یاماها را از مادرش دزدید؛ موتور یاماها را برمیداشت. چنان موتور را به زمین کوبید که باک موتور کج شده بود.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 11.۷۷ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۸:۲۳ |
نویسنده | زهره شکرالهی |
راوی | سحر خسروزاده |
ناشر | چوک |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۷/۰۹ |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |