ی جن و سریع، جملهای که این روزها و شبها خوراکم شده بود. نه میشد قورتش داد و فراموشش کرد و نه میشد پسش زد. خواستهای بود که باید برآورده میکردم، نه به یک دوست و هم محلی، نه به یک فامیل نزدیک که بتوانم با یک بهانۀ آبکی زیرش بزنم و نه برای پدر و مادرم که با کمی شیرین کاری بخواهم کوتاه بیایند و قیدش را بزنند. همسرم باید به مرادش میرسید و البته خانوادهاش، که نه! گاهی همسایه هم نباید فراموش شود. با خونسردی میگفتند: « باید بیشتر از اینها برای دخترمان تلاش کنی، قرار نبود دخترمان جایی زندگی کند که جن زده باشد. » بی تردید بد نمیگفتند، من هم بد نمیدانستم، مگر کسی از آرامش بدش
می آید؟ بعد از یک روز دوندگی بی نتیجه برای پیدا کردن کاری که بتواند خانوادۀ نقلی من را روی کفۀ زندگی نگه دارد، فقط زُق زُق کف پا گیرم آمد. فهمیدم به این زودی ها کار من پسندی گیرم نخواهد آمد تا بتوانم روی آن حساب باز کنم…
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 1.۲۴ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 142 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۴۴:۰۰ |
نویسنده | میرحسین رحیمنژاد فلاحی |
ناشر | انتشارات نسل روشن |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۷/۱۰ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 145,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |