بخشی از کتاب
اوایل، این کارهای او را دوست داشتم. خیلی خوشم میآمد همسرم همیشه به من توجه میکرد. توی مهمانیها، چشم از من برنمیداشت و تقریباً کاری نبود که اجازه دهد من به تنهایی از پس آن بربیایم.
اما با گذشت زمان من کمکم اعتماد به نفسم را از دست میدادم. کارهایی که قبلاً به تنهایی مثل بنز انجام میدادم، منوط به دخالتهایِ از روی دوست داشتنِ همسرم میشد. اما من دلم میخواست بعضی کارها را به تنهایی انجام بدهم. حتی دوست داشتم گاهی تنها به دیدن خانواده و دوستانم بروم.
کمکم همسرم سختگیرتر شد و بعضی از رفتارهایی که تا پیش از این انجام میداد، حالت قانون به خود گرفت. من برای همسرم توضیح میدادم برای اینکه عاشقش باشم، لازم نیست رمز گوشی تلفن همراهم را به او بدهم یا اینکه وقتی دارم با تلفن حرف میزنم، لازم نیست تاریخچهی زندگی دوست یا همکلاسیام را برای او بازگو کنم.
زمان میگذشت و اوضاع رو به وخامت میگذاشت. شدت دوست داشتن او بیشتر میشد و من از اینهمه احساس، فراری بودم. او با این طرزِ دوست داشتنش، من را عصبانی میکرد. خیلی اوقات سرش داد میزدم اما او باز هم برای معذرتخواهی پیشقدم میشد. گاهی دلم میخواست از این خانه با تمام لوازم و امکانات خوبی که دارد فرار کنم.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 13.۹۶ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۹:۵۶ |
نویسنده | فرانک کلابی |
راوی | مرضیه ابراهیمی |
راوی دوم | سارا تهرانی |
ناشر | گیوا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۷/۰۳ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |