داستان «زنی که ساعت شش آمد» داستان زنی است که یک روز صبح طبق عادت هرروزهاش به رستوران خوزه میرود ولی در این روز خاص چیزی در رفتار زن تغییر کرده است که ناشی از اتفاقات شب گذشته است. زن اصرار دارد خوزه به یاد بیاورد که او در این روز خاص پیش از ساعت شش صبح وارد رستوران شده، در حالی که خوزه مطمئن است زن مثل همیشه رأس ساعت شش به رستوران آمده است.
چرا رفتار زن تغییر کرده است و چرا اصرار دارد که ساعت ورودش به رستوران را متفاوت جلوه دهد؟
با شنیدن این داستان صوتی کوتاه میتوانید دریابید که چه اتفاقی برای زن افتاده است و این اصرار او برای چیست. این داستان صوتی کوتاه و جذاب، به قلم گابریل گارسیا مارکز، ترجمه حسین مسعودی آشتیانی است که با صدای فیروزه لطفی، نغمه قدسی و محمدرضا حلاجان میشنوید. این اثر به کارگردانی شهین نجفزاده تولید شده، که خود یکی از دلایل جذابیت و شنیدنیتر شدن این داستان کوتاه است.
جایی در داستان کوتاه «زنی که ساعت شش آمد» میشنوید:
«در متحرک باز شد. در آن ساعت کسی توی رستوران خوزه نبود. ساعت تازه شش ضربه نواخته بود و مرد میدانست که مشتریهای همیشگی تا پیش از ساعت ششونیم پیدایشان میشود. زن، برخلاف مشتریهای هرروزه و منظم، هنوز آخرین ضربه ساعت شش نواخته نشده وارد شد و مثل هر روز در آن ساعت بیآنکه لب از لب بردارد روی چارپایه نشست. سیگار روشن نشدهای را محکم زیر لب گرفته بود. خوزه وقتی زن را دید که نشست، گفت: «سلام، ملکه.» به سر دیگر پیشخوان رفت و با کهنه خشکی روی میز رگهدار را پاک کرد. هر وقت کسی پا به مغازه میگذاشت خوزه همین کار را میکرد...»
زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست.
داستان «زنی که ساعت شش آمد» بخشی از مجموعه داستانهای زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند. دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 25.۱۶ کیلوبایت |
مدت زمان | ۲۶:۱۴ |
نویسنده | گابریل گارسیا مارکز |
مترجم | حسین مسعودی آشتیانی |
راوی | فیروزه لطفی |
راوی دوم | نغمه قدسی |
راوی سوم | محمدرضا حلاجان |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۴/۲۰ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
سلام به نظرم اجرا و لحن گویندگان عالی و قابل لمس بود .و با مخاطب ارتباط برقرار میکرد. بالشخصه با داستان ارتباط برقرار نکردم و البته این سلیقه من هست و ربطی به خوب و بد بودن داستان نداره و نکته آخر اینکه دوست داشتم از افکت و موسیقی بیشتری در کار استفاده شود تا کاملا حس یه نمایش رادیویی را داشته باشد. باتشکر
من خیلی این داستان و نوع اجراش رو دوست داشتم . اینکه به صورت چند صدایی خونده شد حس خوبی داشت . خود قصه هم قشنگ بود. آدم با گوش کردنش میفهمه که بعضی موقع ها تو زندگی دقیقه ها هم مهم هستند. اونوقت ما خیلی راحت ساعتها و روزهایمان رو به بطالت میگذرونیم .
نام خانم نجف زاده کافیه که این اثر رو بخریم اما واقعابقبه موارد هم حرفه ای و کم نقص بودند . بازیهای خوب و سرضرب،لحن راوی،داستان جذاب،دیالوگهای ساختارشکن و .. بر جذابیتهای این اثر اضافه کرده بود .
گارگردانی استادانه خانم نجف راده و ترجمهی روان اقای اشتیلنی ،و ایده احرای چند صدایی در کنارهم ،کار شسته ،رفته و تمیزی از آب دراورد. امیدوارم ازبن دست تولیدات بیشتر شود
اجرا عالی بودن خسته نباشین میگم💚 راوی عالی. حس و حال بازیگرا عالی و فوق العاده. صدا زن و نقشش دقیقا اون حس و حال داستان رو ایفا میکرد.🧍♀️🧍
کار قشنگی بود..اینکه چند تا گوینده داستان رو بخونند ایده جالبیه ..البته داستان هم باحال بود.
واقعا عالی بود بیان و لحن راوی ، اجرای بازیگران و....... خیلی دلنشیــــــن بود😌
بسیار لذت بردم،حس قویوتاثیر گذار راوی ودیگر صداپیشگان بسیار شنیدنی بود..خداقوت
چه صدای دلنشینی که اصلا خسته کننده نیست و دوس دارم هی بشنومش👏🏼
شنیدنی بود. داستان و اجرای خوب