
شبی در ساحل دریایی بودم. آسمان صاف و ماه کامل بود. ناگهان دیدم مناره ای از آب بیرون آمد، دوباره در آب فرو رفت و موج های بلندی بر خاست. سپس، آب آرام شد. کمی بعد در جایی دیگر، باز آن مناره از آب بیرون آمد و اندکی بعد زیر آب فرو رفت. تعجب کردم. چون که بادی نمی وزید و وقت توفانی شدن دریا هم نبود. از صیادان پرسیدم، گفتند ماهی ای است، ماهتاب را بیند و شادی کند. … حالا برای من تو همان مهتابی، من همان ماهی، زندگی نیز همان دریا.
| فرمت محتوا | epub |
| حجم | 720.۰۰ بایت |
| تعداد صفحات | 209 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | هادی غلام دوست |
| ناشر |