داستان کوتاه «جان سنگین» که به صورت تک گویی پیش میرود، روایتی از آرزوها و حسرتهای جوانی است که به دلیل بیماری، پایان زندگیاش نزدیک است. او ما را از طریق جریان سیال ذهن به بخشهایی از خاطراتش هدایت میکند و سعی دارد تا نشان دهد که چگونه جهان پیرامون و اطرافیانش در مسیر کوتاه زندگیاش تاثیری عمیق گذاشتهاند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «دوست دارم قبل از مرگم حداقل پذیرفتهشدن از طرف خانوادهام را تجربه کنم، فکر کنم احساس بسیار خوبی برایم داشته باشد، همین حالا که به این مسئله فکر میکنم ضربان قلبم تندتر شده است و نمیدانم چرا لبخند به لب دارم و اشک در چشمانم حلقه زده! انگار جایزه نوبل ادبیات را در دستانم دارم. با صدای در به خودم میآیم، ایستاده رو به پنجره، سِرُم به دست، انگار این سِرُم همان تندیسی است که دنیا برایم در نظر گرفته باشد، پرستار چندان برایش اهمیتی ندارد، با لحنی سرد ولی مهربان از من میخواهد که بنشینم، سرم را چک میکند و میرود و من میمانم و تندیسم، تنها.»
کتاب صوتی «جان سنگین» داستانی از سیامک ارژنگی با صدای علی مرادی و طراحی صدا و تنظیم مانی مزکی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 71.۱۹ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۱:۱۵:۵۶ |
نویسنده | سیامک ارژنگی |
راوی | علی مرادی |
آهنگساز | مانی مزکی |
ناشر | انتشارات مهرگان خرد |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
چقدر تلخ ، چقدر غمگین ! کتاب کوتاه و مختصری بود که شنیدنش وقت زیادی نمیگیره قطعا قسمت های جالب و تاثیر گذاری هم داشت اما موضوعات سرطان و بیماری و مرگ و سایر مشکلات خانوادگی همیشه افسرده کننده و حال خراب کن هستند .
یک اثر متوسط نویسنده درحال تجربه است اگه قسمت های کلیشه ای رو حذف کنه اثر بهتری میشه