استفان برایس، دانشآموختهی رشتهی تعلیم و تربیت، و برندهی «جغد طلایی»
استفان برایس نویسندهی بلژیکیِ هلندیزبان، در سال ۱۹۶۹ در بلژیک متولد شد. شاید اگر نویسندهای قرن نوزدهمی بود میتوانست در ردهی کلاسیکها جای بگیرد و به نامش آکادمی، خیابان، یا جایزهی ادبی نامگذاری شود. اما چون معاصر است و چون بهجای آنکه فرانسوی یا آمریکایی باشد، بلژیکیِ هلندیزبان است، فقط جایزههایی مثل «جغد طلایی» نصیبش میشود که بعید است در خود بلژیک هم آدمهای زیادی اسمش را شنیده باشند. استفان برایس از بعضی مزیتهای دیر به دنیا آمدن هم برخوردار شده است؛ مثلا اینکه بهعنوان یک نویسندهی بلژیکیِ هلندیزبان، به عنوان گونهای نادر از نویسندهها، میتواند طعمی جدید از رمان برای آن دسته از مخاطبان که از خواندنِ فهرستهای دهتایی و صدتایی و هزارتایی که باید خواند خسته شدهاند، پیشنهاد کند. برایس دانشآموختهی رشتهی تعلیم و تربیت است و پیش از آنکه نویسندهای تماموقت شود، معلم بود و مقاله و رمان هم مینوشت. در سال ۱۹۹۹ بهصورت حرفهای به رماننویسی روی آورد. برایس نویسندهی رمانهای آرند، نامه برای خانم بروملی، انحطاط، و مقالههایی چون جنگهای صلیبی و گوشهی فراموششده است.
کودکانی بیگناه همچون فرشتهها
کتاب «فرشتهساز» شاهکارِ استفان برایس تا به اینجای کار نویسندگیاش، رمانی است جادویی با لایههای معنایی متعدد که یکبار دیگر نشان میدهد برایس چه داستاننویس خارقالعادهایست. «فرشتهساز» یک داستان استادانه دربارهی مذهب، خرافه، هویت، اخلاق، تعلیم و تربیت، و چالشهای اخلاقی پیشِ روی انسان در مواجهه با فناوری و بهخصوص فناوریِ ژنتیک است. عنوانِ رمان ساختهی استفان برایس نیست. فرشتهسازها وجود داشتند؛ آنها کسانی بودند که آدمها، کودکانِ عمدتاً نامشروع خود را، به آنها میسپردند. بیشتر این کودکان در معرض بدرفتاری و کودکآزاری بودند. در اروپا و در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم تعداد زیادی از این مراکز وجود داشت. از آنجا که کمتر پیش میآمد والدینِ این کودکان به آنها سر بزنند، مدیران بعضی از این مراکز کمکم متوجه شدند که حتی میتوانند از مُردهی این کودکان هم پول در بیاورند: بسیاری از این کودکان بر اثر بدرفتاری و گرسنگی یا حتی قتل عمد میمردند، اما این مراکز تا وقتی که مرگشان را به سرپرستانشان اعلام نمیکردند میتوانستند از آنها شهریه دریافت کنند. بعدها به این مدیرها لقب فرشتهساز را دادند؛ شاید به این خاطر که بانیِ مرگ کودکان میشدند؛ کودکانی بیگناه همچون فرشتهها.
فرشتهساز، رمانی «خوشخوان و فروتنانه»
شخصیت فرشتهساز در رماناستفان برایس، پزشکی بلژیکی است به اسم دکتر ویکتور هوپپه. او مدیر یک مرکز نگهداریِ کودکان نیست؛ نابغهای است در پزشکی که به شیوهای نامعمول و از طریق علم ژنتیک سه پسر «بهدنیا» آورده است. این سه پسر بهگونهای توامان هم نامشروع هستند و هم آسمانی: نامشروع هستند چون پدر و حتی مادری به معنای طبیعیِ کلمه ندارند و آسمانی هستند چون بیواسطهی پدر و مادری زمینی متولد شدهاند. ماجرا در میانهی دههی هشتاد میلادی و در روستایی به نام وولفهایم در نزدیک «سه مرز» اتفاق میافتد: مرز زمینیِ سه کشور هلند و آلمان و بلژیک. وولفهایم روستایی کوچک است در نقطهی اتصال سه فرهنگ و سه زبان. بچهها سه تا هستند: گابریل، میکاییل و رافائل. سه اسمِ مشخصا مسیحی و آسمانی: فرشتگان مقرب بارگاه الهی. او با چمدانی که حاوی این سه پسر است، بعد از سالها به زادگاهش بر میگردد، در خانهی پدری مستقر میشود و کمکم آزمایشگاه و مطبش را تجهیز میکند، ساکنان روستا در ابتدا به او بدگمان هستند اما به تدریج روابطشان به توازنی شکننده میرسد. چیزی همزمان الهی و شیطانی در رمان جاری است؛ شاید یک پروژهی علمیِ جاهطلبانه. برایس که خود متخصص تعلیم و تربیت است توجه ویژهای به مراحل رشد این سه کودک دارد، کودکانی که نام فرشتهها را دارند و آنقدر که به هم شبیهند فقط کسی که رفتار آنها را شناخته باشد میتواند آنها را از هم تشخیص دهد. برایس در شرح عملیاتِ پزشکی و استفاده از واژگانِ تخصصی اغراق نمیکند و به این ترتیب رمان خوشخوان و فروتنانه باقی میماند و به بیانیهای جاهطلبانه در قالب رمانی علمی و تخیلی تبدیل نمیشود؛ همینکه دستاوردهای علمیِ دکتر هوپپه بهلحاظِ منطق روایی قانعکننده به نظر برسد کافی است. برایس معنا را پنهان نمیکند، رمزآلود نمیکند، هیچ چیز غیرقابلفهمی برای خواننده باقی نمیگذارد. کتاب «فرشتهساز» رمانی است سراپا مدرن و به همین دلیل قابل فهم. با بُنمایهی قصههای عهد عتیق و جدید خُردهپیرنگهایی معاصرانه در رمان میسازد و هر حرفی را که دارد صریح و بیپرده از زبان شخصیتها یا راوی دانای کل بیان میکند. اگر به رسمی که در مواجهه با آثار سترگِ ادبی برخورد میکنند، با فرشتهساز مواجه شویم، یعنی نقاط قوتاش را با بزرگنمایی چندبرابر ببینیم و چشم بر نقاط ضعفاش ببندیم، یکی از آن ده، بیست، صد، یا هزار رمانی است که باید خواند.
کتاب صوتی «فرشتهساز»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «نشر آموت»، نسخهی صوتی کتاب «فرشتهساز» اثر «استفان برایس» را با ترجمهی «سامگیس زندی» تولید و منتشر کرده است. روایت این کتاب جذاب را «حامد فعال» بر عهده داشته است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 870.۹۲ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۵:۲۶:۴۴ |
نویسنده | استفان برایس |
مترجم | سامگیس زندی |
راوی | حامد فعال |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۲/۲۹ |
قیمت ارزی | 7 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستان از لحاظ نوشتار، توسعه، شخصیت پردازی، طعنه زدن به مقدسات و سمبولیسم شاهکاره. بسیار پر پیچ و خم، عمیق، غافلگیر کننده، از رنج مخوفی که انسان میبرد، تنهایی، نافهمی ها در باب انسان، ساده نبودن اخلاق، خیر و شر، خرده ظلم های روزمره، فلسفه ی و چرایی علم و مذهب. آفرینش، خدا! گویش شاهکار، بسیار هیجان انگیز و عجیب! ولی ترسناک نیست. ژانر باید تریلر باشه نه درام.
اجرای خوبی داشت اما داستان جذاب نبود