قتل های خانواده هوپ که اکنون به شعر بچه مدرسهای ها تبدیل شده، در شب خونینی در سال 1929 اهالی ساحل مین را شوکه کرد. گرچه بیشتر مردم لنورا هوپ هفده ساله را مسئول این اتفاق میدانند، پلیس هرگز موفق به اثبات آن نشد. لنورا قتل اعضای خانواده اش را انکار کرد و از آن شب نه دیگر حرفی زد، نه پایش را از عمارت هوپز اند بیرون گذاشت. حالا سال 1983 است و لنورا که بر اثر سکته مغزی تواناییهایش را از دست داده میخواهد حقایق گذشته را بر ملا کند.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 2.۸۰ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 470 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۵:۴۰:۰۰ |
نویسنده | رایلی سیجر |
مترجم | مهسا فیروزهچی |
ناشر | نشر افرا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۲/۱۷ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب عجیبیه وقتی ۶۰ درصد کتاب رو خوندم گفتم چرا احساس میکنم شبیه سریال های ترکی داره میشه! اما بعدش جبران کرد. توصیه میکنم صبور باشید موقع خوندنش چون ریتم بشّدت کندی داره ریتمش جوریه که تا ۸۰ درصد کتاب با قطره چکان به زور بهتون اطلاعات میده بعدش ناگهان سه چهار تا تشت آب یخ روتون خالی میکنه!! چون پیچش های این کتاب تمومی نداره تا آخرین صفحات غافلگیر می شوید. از نظر من پیام درونی رمان این هست که نفرت ثروتمند از فقیر و نفرت فقیر از ثروتمند چقدر میتونه مخرب باشه البته خالی از اشکال نیست و حفره های داستانی زیاد داره که در ادامه به چند تا از اونها می پردازم نویسنده سعی کرده هم زمان شخصیت هایی خلق بکنه که هم اول اعمال خبیثانه ای انجام بدن هم ذات پیچیده و لایه لایه داشته باشن البته پیاده سازی این کار خیلی سخته اما نویسنده موفق نشده این عمل رو به درستی روی دو تا از کاراکتر ها دربیاره دربخش بعدی چند تا از حفره های داستانی و سوالات و ابهاماتم رو میگم ممکنه بعضی جاها اشتباه کرده باشم کسایی که کتاب رو کامل اگه امکان داره به ابهامات و سوالات من پاسخ دهند پس اگر داستان رو تموم نکردین نخونین خطر اسپویل : ۱. در اواسط داستان متوجه میشیم ویرجینیا و لنورا خواهر ناتنی هستند (دقت داشته باشین آخر داستان معلوم میشه لنورای اصلی هویتش رو با خواهرش عوض کرده) یعنی ویرجینیا حاصل رابطه مادرش با یه خدمتکار بوده نه وینستون هوپ اما واقعاً خدمتکاره چه کسی بود؟ ما هیچ اطلاعی ازش نداریم حتی اسمشم نمیدونیم فقط میدونیم مادر لنورا و اون عاشق هم بودن ۲. دلیل تنفر لنورا(لنورای اصلی) از خواهرش چی بود؟ فقط بخاطر اینکه پدرشون فرق داشت ازش متنفر بود؟؟ لنورای اصلی یه مشکل دیگه هم داره از یه طرف میگه ویرجینیا حق نداره از طبقه خودش بیرون بیاد چون فکر میکنه اون پدر مادرش رو کشته از طرف دیگه میگه با اون کاری که با خواهرش کردیم حق داشته! هم از خواهرش متنفره هم عذاب وجدان داره؟؟ ۳. جسیکا از اول همه ماجرا رو میدونست؟؟ ۴. اواخر داستان معلوم میشه ریکی پدر کیته. سوال:اولا چرا اسمش رو تغییر داد؟ یا ریکاردو با پاتریک(پدر کیت) دوتا آدم مختلف هستن؟ دوما ریکی هم با ریچی رابطه داشت هم با ویرجینیا هم با مادر کیت؟؟؟؟یا ابوالفضل! یعنی هم میشه پدر بزرگ جسیکا هم پدر کیت؟!
کتاب "تنها کسی که باقیماند" از رایلی سیجر واقعا یه داستان خفنه که نمیتونی زمین بذاری! داستان درباره کیتلین، یه پرستاره که میره توی یه خونه قدیمی و مرموز تا از لنورا، تنها بازمانده یه قتل خانوادگی، مراقبت کنه. لنورا یه شخصیت خیلی جذاب و مرموزه که تمام رازهای دردناک گذشته رو توی خودش داره. کیتلین کمکم میفهمه که این خونه و لنورا چه رازهایی رو پنهان کردن و همین موضوع باعث میشه که هیجان داستان به شدت بالا بره. هر صفحهای که میخونی، بیشتر درگیر داستان میشی و نمیتونی حدس بزنی چه اتفاقی قراره بیفته. نویسنده به خوبی حس تعلیق رو منتقل میکنه و تو رو وادار میکنه تا هرچی زودتر صفحهها رو ورق بزنی. نکته جالب اینه که پایان داستان با یه پیچش غافلگیرکننده به اوج خودش میرسه. با اینکه ممکنه بعضی جاهاش یه کم کند بشه، اما این موضوع اصلاً از جذابیت داستان کم نمیکنه. شخصیتها به خوبی توسعه پیدا کردن و شما حس همدردی و کنجکاوی نسبت به اونها پیدا میکنید. به عنوان کسی که از تریلرهای روانشناختی لذت میبره، واقعا پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونی. داستانش خیلی خفنه و لحظهای از هیجانش کم نمیشه. اگه به دنبال یه کتاب جذاب و پر از راز و معما هستی، این کتاب حتماً ارزش وقت گذاشتن رو داره!
من چاپی این کتاب رو از یه نشر دیگه خوندم به خاطر همین راجع به ترجمهی این نشر نمیتونم نظر بدم اما نظرم در مورد داستان: داستان برای من جذاب بود و دوستش داشتم. هر چی جلوتر میرفتی، جذابیت داستان هم بیشتر میشد به طوری که ۱۰۰ صفحهی آخر کتابو تند تند میخونی تا فقط ببینی چی شده. چندین بار همون جایی که فکر میکنی حقیقت رو فهمیدی، ورق برمیگرده و دوباره سورپرایز میشی. ماجرا خیلی پیچیدهتر از اونه که بشه فکرشو کرده و کتاب و قلم نویسنده اونقدر قویه که به نظرم میارزه ازش یه فیلم ساخته بشه. تنها چیزی که اذیتم کرد جزئیات یکم زیادش بود. مخصوصا اوایل کتاب که بیشتر روزمرگی بود و به داستان ربط نداشت اما رفته رفته کمتر شد. در آخر هم هیچ نقطهی ابهامی باقی نموند. این اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم و اونقدر قلمشو پسندیدم و جذبم کرد که مشتاق شدم بقیهی کتاباشم بخونم. اگه طرفدار کتابهای جنایی و معمایی هستید مخصوص با تم عمارتهای بزرگ و عجیب و غریب، فکر میکنم از این کتاب خوشتون بیاد. امیدوارم اگه خوندین، مثل من لذت ببرید.❤
چرا پی دی اف؟؟؟ واقعا چرااااا؟ از اپ همسایه خوندمش و میتونم بگم عاااااشقشششششمممم. واقعا کشش داشت. هیجان انگیز بود. قابل پیش بینی نبود و واقعا شوکه شدم.
داستان جالبی بود. ترجمهی خیلی ساده و روانی داشت و به راحتی قابل فهم بود.
پی دی اف این قیمت؟!!!چه خبره؟ نسخه ایپابش تو اپلیکیشن دیگه همین حدوده!
نسخه چاپیشو خوندم عالی بود و پر از غافلگیری