نه شاطر، نه تاجر
«آلفونسوس ژوزفوس دی ریدر» شاعر و نویسندهی بلژیکی است که بین سالهای ۱۸۸۲ و ۱۹۶۰ زیسته و آثارش را با نام «ویللم اِلشات» منتشر کرده است. الشات در خانوادهای نانوا متولد شد و در رشتهی اقتصاد و تجارت تحصیل کرد. مدرک کارشناسی ارشدش را هم در رشتهی علوم بازرگانی گرفت و سالها برای بازرگانیهای مختلفی در فرانسه و هلند کار کرد. اما او اکنون نه بهخاطر شغل خانوادگیاش شناخته میشود و نه برای رشتهای که در آن تحصیل کرد. علاقهی الشات به ادبیات پیش از پایان تحصیلات او خود را نشان داد. نخستین آثار او، اشعاری بودند که برای چاپ به نشریات میسپرد. نخستین اثر داستانی او «ویلای رُز» است و از میان رمانهای بعدی او میتوان به «چسب»، «پنیر هلندی»، «تراشه» و «پا» اشاره کرد. عموم آثار الشات، بر دو محور تجارت و زندگی خانوادگی بنا شدهاند و شخصیتپردازیهای دقیق و انتقاد از طریق طنز از امتیازهای آثار اوست. ویللم الشات در سال ۱۹۲۰ با دریافت نشانی از پادشاهی بلژیک، لقب شوالیه را به دست آورد. او سرانجام در هفتادوهشتسالگی بر اثر سکتهی قلبی درگذشت. سالها پس از آنکه جسم الشات سوزانده و خاکسترش دفن شد، او برندهی جایزهی دولتی ادبیات نیز شد. «پنیر هلندی» تنها اثر این نویسنده است که تا کنون به زبان فارسی ترجمه شده است.
بر دروازههای طلایی دنیای پنیر
ویللم الشات، رمان کوتاه «پنیر هلندی» را در سال ۱۹۳۳ نوشت. این کتاب، مشهورترین و برجستهترین اثر او محسوب میشود و در میان آثاری که به زبان فلامان (هلندی-بلژیکی) نوشته شده، رکورددار بیشترین ترجمه به زبانهای دیگر است. پنیر هلندی از زبان کارمندی تقریباً پنجاهساله به نام «فرانس لارمانس» روایت میشود که شغل اداریاش را در سودای تجارتی پرسود رها میکند. آنچه لارمانس را به چنین ریسکی وامیدارد، پیشنهاد عمدهفروشی پنیری از هلند است که قصد دارد نمایندگی فروش پنیرش در تمام بلژیک و لوکزامبورگ را به لارمانس بدهد. راوی داستان که دروازههای طلایی دنیای پنیر را پیش چشمش گشوده میبیند، عزمش را برای موفقیت در شغل تازه جزم میکند. داستان «پنیر هلندی» مجموعهای است جذاب از رؤیاها و دغدغهها، فرازها و نشیبها، ناکامیها و کامیابیهای فرانس لارمانس که با زبانی جذاب و با ترکیبی تلخ و شیرین بیان میشود. این اثر السات در سال ۱۹۹۹ به جهان تصویر نیز راه یافت و فیلمی تلویزیونی بر اساس «پنیر هلندی» ساخته شد. «دیک ماتِنا» کارتونیست هلندی نیز، برخی از آثار الشات از جمله همین پنیر هلندی را به کتاب کامیک بدل کرده است.
رؤیای پنیری یک کارمند متواضع؛ برشی از کتاب
موقع برگشتن به خانه، توی قطار نشسته بودم و احساس میکردم کاملاً آدم دیگری هستم. دارم پنجاهساله میشوم و سی سال بندگی طبیعتاً آثارش را روی من گذاشته است. کارمندها آدمهای متواضعی هستند؛ خیلی متواضعتر از کارگرها که با سرکشی و همبستگیشان احترام خاصی به دست آوردهاند. میگویند آنها در روسیه ارباب شدهاند. اگر این درست باشد، فکر میکنم سزاوارش هم هستند. اگرچه ظاهراً با خون خود هزینهاش را پرداختهاند. بااینحال معمولاً کارمندها تخصص چندانی ندارند و بهراحتی قابل جایگزینیاند، تا جایی که میتوان در اولین فرصت مناسب یک اردنگی به ماتحت پنجاهساله و وفادار یک کارمند مجرب زد و کارمند دیگری را با همان کیفیت و با حقوق کمتر جانشینش کرد. از آنجا که من این را میدانم و بچه هم دارم، خیلی مراقب هستم تا با آدمهای ناشناس سروکله نزنم، چون بعید نیست جزو دوستان رئیس من باشند. بنابراین در قطار خودم را خوب جمع میکنم و اگر کسی پایم را لگد کند، سروصدا راه نمیاندازم. اما آن شب این چیزها هیچ اهمیتی برایم نداشت. ممکن بود رؤیای پنیری به واقعیت بپیوندد؟
کتاب صوتی پنیر هلندی
نشر صوتی آوانامه با همکاری «نشر آموت» نسخهی صوتی کتاب «پنیر هلندی» اثر «ویللم الشات» را با ترجمهی «سامگیس زندی» و اجرای «حسن همایی» تولید و منتشر کرده است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 191.۷۷ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۳:۲۳:۵۵ |
نویسنده | ویللم الشات |
مترجم | سامگیس زندی |
راوی | حسن همایی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۱/۲۱ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
شاید هم بیچاره ننه آلزایمر بوده که شب و روز رو نمیتونسته به خوبی تشخیص بده
صدای راوی و انتخاب موسیقی عالیان :)