فرض کنیم از حدی نسبی که نیاز داریم برای زندگی، فراتر آمدیم و پولِ بیشتری داشتیم و میتوانستیم کارهای دیگری کنیم و وسایل دیگری داشته باشیم و بهراحتی بنشینیم و پایمان را بیندازیم رو پایمان و… اما صبر کنیم همین جا. حتّی قبلترش: آن کارهای دیگر چیست؟
سعید مشکل دارد. وضع زندگیاش خوب است و بد و خودش را در آن حدِّ نسبی راحتی نمیبیند. خسته نمیشود. خودش را میاندازد به کاری جدید؛ به راهی جدید و روزبهروز، تکوتنها و پیوسته کار میکند. مصمم؛ اما کمکم خسته میشود و دلزده. چهکار کند؟ چهکار میکنی؟ تصوّر کن که در حدِّ خودت میتوانی هر کاری که میخواهی بکنی و هیچ بندی هم نمیبندد تو را و بعدازاینها، از پیِ چند روز یا چند ماه و سال، همچنان شوقوذوق داری؟ فکر کن فکر. کن فکر کن: چقدر دستت باز است؟
«آنجا که جایی نیست» حکایت شکلگرفتن شعلۀ زیادهخواهی در زندگی یک پدر خوب و همسر دلسوز است! شعلهای که در ابتدا شرارۀ کوچکی بود…
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۲۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 186 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۱۲:۰۰ |
نویسنده | محمدصالح فصیحی |
ناشر | نشر صاد |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۲/۲۳ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 179,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |