در این داستان پاککنها به دنبال خط سیاه هستند تا او را پاککناند. خط سیاه تصمیم میگیرد قبل از اینکه پاککنها به سراغش بیایند راه بیفتد و جایی برای قایم شدن پیدا کند. اما او خیلی خیلی بلند است.
در داستان میخوانیم: «خط سیاه تنها، خط درازی بود که روز و شب روی کاغذ دراز میکشید و به ابرها و آسمان آبی فکر میکرد. تا اینکه روزی دو تا پاککن را دید که با هم پچپچ میکردند».
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 8.۷۴ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۹:۱۹ |
نویسنده | لیلا هنرکار |
راوی | هدا پرواس |
ناشر | صدای آبی - انتشارات علمی و فرهنگی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۲/۰۵ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |