دانلود اپلیکیشن
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب نگهبان ماموت اثر بهروز فردوس نشر دیوار

کتاب نگهبان ماموت اثر بهروز فردوس نشر دیوار

خودزندگی‌نامه‌ی بهروز فردوس

کتاب متنی
نویسنده:
ناشر:
درباره نگهبان ماموت

به نام آن که هستی نام از او یافت

فلک جنبش، زمین آرام از او یافت

از نخستین دیدارمان در آن صبح سرد زمستان ۱۳۷۸ تا ظهر سوزان میانه‌ی شهریور ۱۴۰۰ خورشیدی که واپسین گفت‌وگوی‌مان بود، چهره‌به‌چهره، ندیدم مهندس بهروز فردوس را بدون آن‌که شور‌و‌نشاط بیافریند و انگیزه ببخشد. سخن که می‌گفت سرشار بود از حکمت و تدبیر و انرژی، آمیخته با طنزی ملیح که ناخودآگاه لبخند بر چهره‌ی شنونده می‌نشاند که البته در آن صبح خزان‌زده‌ی آذرماه لبخندها بر لبان دوستانش خشکید و با سرشک و آه تا بهشت سکینه بدرقه شد.

درست بیست سال پس از نخستین دیدار بود که در عصرگاهی از بهمن‌ماه سرد و زرد در برج سپهر روبه‌روی هم نشسته بودیم؛ همراه با مهندس مهرزاد که در بانک به مهندس فردوس پسر مشهور بود از آن‌جا که مهندس بهروز را همه پدر خطاب می‌کردند. به سیاق تمامی این سال‌ها و دیدارها، جلسه ترکیبی بود از مذاکره‌ی تجاری، تحلیل اوضاع و خاطره‌های شیرین و شنیدنی. پیشنهاد کردم که خاطراتش را بنویسد. لبخندی زد و «اگر خدا بخواهد»ی گفت و به آینده حواله داد. درخواست خود را تکرار و بر اهمیت آن تأکید کردم با این گزاره‌ها که با وجود مردان ارزش‌آفرینی مانند شما در ایران بزرگ جوان و نوجوان ایرانی، دختر و پسر، چه‌قدر باید ترجمه‌های دست‌دوم از زندگی‌نامه‌ی کارآفرینان بزرگی مانند استیو جابز، جک ما و کیم وو چونگ را بخواند تا بداند که خواستن توانستن است و به تعبیر حکیم نظامی: هر چه در این پرده نشانت دهند / گر نپسندی به از آنت دهند.

میانه‌ی فروردین ۱۳۹۹ خورشیدی بود که مهندس مهرزاد نقل کرد که پدر به طور جدی در حال نوشتن سرگذشت خود است. گویا محدودیت‌های ایام همه‌گیری کرونا نیز زمینه را برای ساعت‌ها کار مداوم در کتابخانه‌ی منزل فراهم کرده بود، از آن‌جا که مهندس بهروز اهل کار مداوم بود بدون آن‌که خسته شود و طرحی را نیمه‌‌کاره رها کند. چند روز بعد تماس گرفتم برای احوال‌پرسی. با همان لحن قدرتمند همیشگی گفت که بهترین روزها را می‌گذراند. می‌نویسد، پاک می‌کند، دوباره می‌نویسد و سپس می‌رود کنار پنجره و انرژی می‌گیرد و باز می‌نویسد. بهار سبز و پُربار آن سال مهندس را به وجد آورده بود. از قول همسرش می‌گفت که وقتی از پنجره‌ی خانه به هوای مه‌آلود پارک زیبای ساسان می‌نگرد با خود می‌اندیشد که کجای دنیا می‌توان چنین زیبایی بی‌نظیری را به تماشا نشست، درحالی‌که در زندگی هر چه اراده کرده‌ای آفریده‌ای و از آن لذت برده‌ای؛ از خانواده‌ای گرم، صمیمی و موفق و دوستیِ استوار و ماندگار با خلایق تا کارخانه و نمایشگاه و فروشگاه و خیریه و نام تجاری معتبری به نام ماموت.

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
3.۳۰ کیلوبایت
تعداد صفحات
180 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۰:۰۰
نویسندهبهروز فردوس
ناشردیوار
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۱۱/۳۰
قیمت ارزی
5 دلار
قیمت چاپی
190,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۳.۳۰ کیلوبایت
۱۸۰ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
گیرا 🧲 (1)
انگیزه‌بخش 🚀 (1)
5
100 ٪
4
0 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪

نقد دیگران

(1 نقد)
5
انگیزه‌بخش 🚀
خوش‌خوان 🪶
پربار 🌳
گیرا 🧲
آموزنده 🦉

این کتاب داستان مردی جنگنجو بود که بارها با مرگ جنگید و از تلاش برای موفقیت دست بردار نبود و در نهایت میراثی گرانبها برج...

بیشتر
5
(1)
گیرا 🧲 (1)
٪40
120,000
72,000
تومان
%50
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
نگهبان ماموت
خودزندگی‌نامه‌ی بهروز فردوس
دیوار
5
(1)
گیرا 🧲 (1)
٪40
120,000
72,000
تومان