بتانی ملمات بیرون گالری پارک ممنوع در دالستون ایستاده و منتظر مالک و گالرین هوارد کریستوفر است که در را برایش باز کند. همیشه آنجاست، فرقی هم نمیکند که بتانی چقدر زود برسد. گاه حتی با خودش فکر میکند که شاید هوارد در دفترش زندگی میکند، هرچند به خوبی میداند که او صاحبِ خانه و خانوادهای بزرگ ـ حاصل سه همسر ـ در ویکتوریا پارک است. صدای بمش را از جایی پشت سرش میشنود که صدایش میزند: « بیا! بتانی جان! » هوارد یکی از دوستان مادرش است و به خاطر همین دوستی بود که در پارک ممنوع، شغلی به عنوان گالرین به دست آورده بود. گالری به خاطر علامت بزرگ پارک ممنوع پیاده رو جلوی در ورودی به این اسم، نامگذاری شده بود. بتانی به اسمها فکر که میکرد متوجه شد، اسم هوارد کریستوفر در واقع از دو نام مسیحی تشکیل شده. فکر میکند مضحک است که او نام فامیلی درست و حسابی ندارد.
بتانی با تنگ بزرگ آب پرتقال تازهی هوارد به دفتر او در زیرزمین میرود. همزمان که هوارد در یخچالش را باز میکند تا بطری ودکا را بیرون بیاورد، دربارهی کارهای روز صحبت میکنند؛ نمایشگاه قبلی تمام شده و کارهای بعدی برای نصب آماده میشوند. هوارد لیوان آب پرتقالش را با یکی ـ دو اینچ ودکا پر میکند. بطری را برای بتانی تکان میدهد که او رد میکند. هوارد، ماری جوانای پیچیده شده را از جا سیگاری در میآورد و روشن میکند. میگوید: « به خاطر نمایشگاه جدید خیلی هیجانزدهام ». به بتانی نگاه میکند و زیرکانه میپرسد: « تو خوبی، بچه جون؟ » بتانی میگوید: خوب است ممنون!
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 263.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 144 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۴۸:۰۰ |
نویسنده | کاترین بل |
نویسنده دوم | ویلیام بوید |
نویسنده سوم | الکساندر همان |
نویسنده چهارم | رزی تریمین |
نویسنده پنجم | ای. ال. دکتروف |
مترجم | گروه مترجمان نیکا |
ناشر | انتشارات کتابسرای نیک |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۲/۰۱ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |