گفت: «بیا سازمان پیش خودمون.»
گفتم: «مگه دیوونهام؟ کجا بیام؟ پول میدن؟ درست برخورد میکنن؟ چی داره اینجا؟ تو بیا بریم بیرون کار راه بندازیم.»
گفت: «من وایستادم اینجا رو درست کنم.»
هربار میرفتم نطنز، توی راهِ برگشت بغض میکردم، غربتی داشت آنجا.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 1.۰۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 112 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۴۴:۰۰ |
نویسنده | مرتضی قاضی |
ناشر | روایت فتح |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۹/۲۰ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |