داستان کوتاه صوتی «خانم بتیس» ماجرای زنی است که در روز تشییع جنازهاش هیچ خبری از آداب و رسوم مذهبی نیست. همه چیز برای راوی داستان غریب و تازه است. چیزی در این مراسم اشتباه به نظر میرسد و این ذهن راوی را درگیر کرده است. چرا کشیش در این مراسم نیست؟ نکند آن زن فردی دگراندیش بوده در این شهر کوچک؟ داستان از چه قرار است؟
این سوالات در ذهن راوی، که آن زن مرده را نمیشناسد، میچرخد تا جایی که میفهمد کشیش اجازه ورود پیکر زن به کلیسا را نداده و این سرآغازی میشود برای ورود به ماجرای دردناکی که آن زن از سر گذرانده است.
داستان کوتاه صوتی «خانم بتیس» به قلم گی دو موپاسان و ترجمه زهره ملایی نظام آبادی را با صدای محمد طالبی میشنوید. این داستان، مانند همه داستانهای «روایت آواهای سوپرانو»، روایتگر درد و رنج زنان است که حتی پس از مرگ نیز دست از سر آنان بر نمیدارد؛ داستان فشار و تبعیض جامعه که در تمام مراحل زندگی بر جسم و روح زنان مینشیند و آنها را از جامعه خط میزند، تا جایی که حتی پس از مرگ نیز، اگر بتواند، آنها را از ورود به کلیسا منع میکنند.
در قسمتی از این داستان کوتاه میشنوید:
«چشمم به گروه تشییعکنندهای افتاد که از خیابان کناری به سمت بلواری میآمدند که در حاشیه آن ایستاده بودم. دیدن تابوت از آن حال خلاصم کرد. چیزی هم نباشد، دست کم، ده دقیقهای سرگرم میشدم. من که حسابی کنجکاو شده بودم، توجهام به هشت مردی جلب شد که یکیشان بلندبلند گریه میکرد؛ بقیه هم داشتند با هم حرف میزدند. از کشیش خبری نبود. با خودم گفتم: «این باید یه تشییع جنازه غیرمذهبی باشه.» بعد به این فکر کردم که در شهر کوچکی مثل لوبان باید دست پایین صدتایی آزاداندیش وجود داشته باشد که زحمت ابراز عقایدشان را به جان بخرند. یعنی داستان از چه قرار بود؟ با سرعتی که جمعیت پیش میرفت معلوم بود که این مُرده، بدون تشریفات به خاک سپرده خواهد شد؛ بدون دخالت کلیسا!»
شنیدن این داستان شما را به روایت زندگی زنی نزدیک میکند که درد و رنج را با ذرهذره وجودش احساس کرده است و سرگذشتش میتواند داستان زنان زیادی باشد که در کوچه و خیابانهای همین شهر میبینیم. پس شنیدن این داستان کمی ما را به ماجرای آنها نزدیکتر میکند.
گی دو موپاسان یکی از بزرگترین داستاننویسان قرن نوزدهم فرانسه است. او در داستاننویسی، بهخصوص در نگارش داستان کوتاه، از شاهکارهای ادبیات داستانی جهان محسوب میشود. شاید برایتان جالب باشد، اگر بدانید موپاسان به همان شکل و شیوهای از دنیا رفت که زن داستان «خانم بتیس»؛ او رنجی را که برای شخصیت داستانیاش توصیف میکند، تا عمق وجود خویش حس کرده و روزی به همان شیوه دنیا را ترک کرده است.
اگر به داستانهای کوتاه علاقهمندید و درد و رنج انسانهای دیگر برایتان مهم است، این داستان برای شماست.
زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست.
داستان «خانم بتیس» بخشی از مجموعه داستانهای زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند. دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 16.۳۱ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۷:۱۸ |
نویسنده | گی دو موپاسان |
مترجم | زهره ملایی نظام آبادی |
راوی | محمد طالبی |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۹/۰۸ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
ترجمه روان و دلنشین با گویندگی پر احساس و دقیق لذت شنیدن اثرنویسندهی خوب را دوچندان کرده
ترجمه بسیار روان و دقیق با خوانش زیبای اقای طالبی تکمیل شده.ممنون از فیدیبو و دوستان عزیز
داستانی خوب و ترجمه ای خوب همراه خوانش بسیار خوب آقای طالبی که بسیار دلنشین بود.👏
اجرا و لحن و روایت راوی بسیار گرم و دلنشین بود خداقوت به آقای طالبی و مترجم و نوین کتاب .
هم داستان ، هم ترجمه، هم راوی عالی بود
بسیار اموزنده و غم انگیز راوی هم عالی توصیف کرد
وای عااالیه این داستان. 💯