"حمید داودآبادی" متولد ۱۳۴۴ تهران، در سنین نوجوانی (۱۳سالگی) از نزدیک شاهد صحنههای فراموش ناشدنی حضور ملت مسلمان ایران در تظاهرات و راهپیماییهای سال ۱۳۵۷ که به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد، بود.
یادآوری صحنههای حضور در جمع مردم همراه با خانواده و ایفای نقشی هر چند کوچک در پیروزی انقلاب اسلامی، برای حمید آن قدر شیرین بوده که با گذشت بیش از ۳۰ سال از آن روزهای زیبای پیروزی، همچنان لحظه لحظهی آن را به یاد دارد و ذکر میکند.
از معراج برگشتگان
جنگ، ارمغان شوم دشمنان انقلاب اسلامی، همهی آنانی را که در انقلاب اسلامی سهم داشتند، به میدان کشید. حمید نیز همچون دیگر نوجوانان همسن و سال خود، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) را متعلق به خود دانست و برای دفاع از آرمانهایش در برابر حملات خارجی دشمنان، آمادهی حضور در جبهه شد. ناکامیهای اعزام نوجوانان کم سن برای حضور در جنگ، گریبان حمید را هم گرفت ولی نتوانست مانع اعزامش شود.
داودآبادی سعی کرده است با ذکر خاطرات خود از حضور مستقیم در جبهههای جنگ، فضای دوستانه و معنوی حاکم بر جبههها را برای نوجوانان امروز و فردا به تصویر بکشد.
-بخشی از متن کتاب-
بدجوری ترسیده بودم. پاهایم سست شده بود. بدنم را سرمای عجیبی گرفته بود. در عین حال غرورم اجازه نمیداد کسی متوجه حالات روحیام بشود. نمیدانستم چه کار کنم تا بتوانم هم اوضاع و احوال خرابم را پنهان کنم و هم روحیهام را حفظ کنم. یک آن به یاد آیةالکرسی افتادم. آیةالکرسی جلد شدهی کوچک را که در اردوگاه کارون از «مصطفی خرسندی» پس از خواندن عقد اخوت با او به یادگار گرفته بودم، از جیبم درآوردم و در انعکاس نور منورها شروع کردم به خواندن. شاید تا آن لحظه هیچگاه خود را آنقدر محتاجش ندیده بودم. قبل از آن اصلا اهل این چیزها نبودم، ولی از وقتی وارد شلمچه شدم، آیةالکرسی و کلی ادعیهی قرآنی را از حفظ شدم.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 8.۶۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 794 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۲۶:۲۸:۰۰ |
نویسنده | حمید داودآبادی |
ناشر | انتشارات شهید کاظمی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۲۳ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |