در واقع ایرانیانحق و توحید را شنیده بودند، لذا وقتی اسلام وارد ایران شد، منتظر بودند که پیام مسلمانان چیست. هر جا سربازان و افسران رفتند مثل کردستان، ترکمن صحرا و بلوچستان، متأسفانه راه دیگری را طی کردند. اما هر جا سادات و بزرگواران رفتند مثل طبرستان، قم، گلپایگان و خوانسار، آنجا مهد تشیع شد. لذا شما در طبرستان که میروید قدم به قدم امامزاده است. اگر بنا بود که با جنگ و نبرد طبرستان را بگیرند هرگز ممکن نبود!آنجا قدم به قدم سنگر است، شیارهای کوه و تک تک درختان سنگر هستند، امکان نداشت که عرب ها با قدرت نظامی بتوانند طبرستان را فتح کنند. اما اجداد ما از این سادات استقبال کردند؛ اجداد ما دیدند که آنها از علی ابن ابیطالب میگویند، از فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین می گویند، لذا آن بزرگان را پذیرفتند.
ناصر صغیر و ناصر کبیراز همین بزرگان بودند که سهم تعیین کنندهای در تشیعداشتند. البته در آن دوره هنوز تفاوت شیعه دوازده امامی، چهار امامی و... خیلی روشن نبود.ناصر صغیر فرزند ناصر کبیر و جد مادری سید مرتضی و سید رضی است. مادر این دو بزرگوار فاطمه، رضوان الله علیها،است. تمام حوزههای علمیه وامدار نجف هستند؛ یعنی اگر نجف نباشد و خروجی نجف نباشد، حوزههای علمیه مثل قم، مشهد، اصفهان و سایر شهرها، شرق و غرب را باید بست. خروجی نجف، کتب اربعه، شرایع، جواهر، رسائل و مکاسب، کفایه و همه کتابهای فقهی است. از سوی دیگر، نجف را سید مرتضی تربیت کرده و اداره کرد. نجف نه برای اینکه حرم مطهر علی بن ابیطالب در آنجاست (که البته قداست، عظمت و برکت حضرت امیر المومنین علی الرأس است و مقبول عند الکل)، اما بالاتر از علی ابن ابیطالب و پربرکتتر از نجف،شهر مدینه است که شش معصوم از جمله پیغمبراکرم آن جا آرمیدهاند، اما آن شهر هرگز خروجی نجف را ندارد؛ وقتی زعیم حوزه علمیه مدینه اُبّی بن کعب باشد نتیجه همین است. اما زعیم حوزه علمیه نجف سید مرتضی است که ثمرهاش همین برکات حوزه نجف میباشد. خاندان ناصر کبیر نسبت به ایرانی ها حق حیات دارند، تشیع را اینها ترویج کردند، اینها خاندان عصمت و طهارت را به مردم معرفی کردند. ما باید این خاندان را احیا کنیم؛ کاری که در برگزاری این همایش دارید.
انقلاب اسلامی وامدار این خاندان است، چراکه پرچمی که بر دوش انقلابیون بود پرچم یا حسین و یا زهرا بود. در دفاع مقدس هم همهاش یا حسین، یا حسین، کربلا، کربلا بودند. آنها این مرز پرگهر را آن حفظ می کنند. اگر خدای ناکرده کربلا، کربلا و یا حسین یا حسین نبود برای ما چیزی باقی نمیماند. همین مرز پرگهر در جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم هم بود، اما بیگانگان هر خواسته ای داشتند انجام میدادیم. بنابراین، اینها شرف ماست، هویت ماست. پس از انقلاب هر جا سخن از تشیع ناب بود همراه امام و شهدا و انقلاب بودند؛اما هر جا سخن غیر بود مشکل داشتیم مانند بلوچستان، خلق ترکمن و خلق کردستان. بنابراین اگرهویت شناسی و حیثیت شناسی است، ما وامدار این خاندان هستیم. در انقلاب، اگر هفده شهریور آن همه شهید دادند باز هم مرگ بر شاه میگفتند. چهار تا راهپیمایی میلیونی در ایران در زمان انقلاب به راه افتاد که هر چهار تا به برکت سید الشهداء بود؛ یکی تاسوعا، یکی عاشورا، یکی اربعین، و یکی هم ۲۸ صفر بود. حیثیت ما، آبروی ما، هویت ما، مملکت ما به این است. و این خاندان نسبت به ما حق حیات دارند. ان شاء الله بقعه آن بزرگوار ناصرالحق یک قطب فرهنگی بشود. متأسفانه این بقعه، نه لوحی دارد، نه شناسنامهای، نه خادمی و نه رواقی. آن جا یک رواق میخواهد، یک نماز جماعتی میخواهد، یک دعای کمیلی میخواهد، یک دعای توسلی میخواهد. آنجا احیا شده و به قطب فرهنگی تبدیل شود، آن وقت خودش را هم تأمین میکند. چند سال قبل در مدرسه سعادت بعد از نماز یکی از این طلبههای یمن به من گفت که من یمنی هستم. برای زیارت ناصر کبیر به آمل رفتم، مقبره ایشان رضایتبخش نبود؛ چرا این جوری است؟ و رسیدگی نمی شود!یمنیها او را امام میدانند و مخفیانه به آمل میآیند و ناصر کبیر را زیارت میکنند. البته مشهد را علنی زیارت میکنند، ولی آمل مخفیانه و ناشناس می آیند. الآن هم اگر اینها در یمن قیام کردند به برکت اهل بیت است. هر جا مقاومت هست به برکت اهل بیت است. ان شاء الله با همکاری اوقاف محترم و شما، این همایش طوری باشد که بقعه متبرکه به یک قطب فرهنگی تبدیل شود و اگرآن جا چراغی باشد، زیارتگاهی باشد، نماز جماعتی برپا شود، دعای توسل و دعای کمیلی خوانده شود، آن جا میماند و عظمت آنجا خودش را حفظ میکند. در کنار بقعه ناصرکبیر، مرقد شمس آل رسول است. آن هم هنوز ناشناخته است و باید آن هم شناخته شود که این بزرگوار کیست و چه ارتباطی با ناصرکبیر داشته است. آن هم بازسازی و احیا شود. درست است که تخت جمشید یک سنگ قیمتی است و یک آثاری هم دارد، اما از این سنگها کاری ساخته نیست. احیای اینها کاری نکردند چه برسد به اموات اینها. البته آنها را هم باید حفظ کرد. اما این بزرگواران شرف دین هستند. بنابراین شما ان شاء الله یک دبیرخانهای داشته باشید، سعی کنید مقالات درباره امامت، امام شناسی، زیدیه و فقه زیدیه احیا شود.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 528.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 311 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۰:۲۲:۰۰ |
نویسنده | سیدعلی موسوینژاد |
ناشر | مجمع جهانی اهل بیت |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۰۹ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
قیمت چاپی | 32,500 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |