داستان پاسیو مشترک از مجموعه داستان هیچ کس مثل تو مال این جا نیست نوشته میراندا جولای.
روزهایی در زندگیمان وجود دارد که در آن هیچ اتفاق عجیب و غریبی نمیافتد. به قول معروف «همان همیشگی» است. اما اهمیت دادن و داشتن نگاهی متفاوت به همین روزمرگی هاست که آدمها را از هم جدا میکند و حتی تبدیل به نویسندهای با استعداد میکند. میراندا جولای نویسنده و هنرمند آمریکایی است که از خلوت زندگی آدمهای عادی، دغدغهها و غوغای درون آنها را بیرون میکشد و در قالب کلمات برای خواننده داستان تنهاییشان را توصیف میکند. کتاب هیچکس مثل تو مال اینجا نیست مجموعه ای از داستان های ساده و معمولی است که هیجان و پیچیدگیهای خاص پنهان در آن با دنیای خیال ترکیبشده و داستانهایی خواندنی ساخته است. میراندا جولای توانایی منحصر به فردی در عملی کردن کارهای عجیب و نشدنی دارد پس اگر جایی از داستان دیدید کسی در کف آشپزخانهی خود آموزش شنا میدهد، تعجب نکنید!
- بخشی از داستان:
بالاخره مهم بود دیگر. حالا این که او در آن لحظه بی هوش بوده که کل جریان را منتفی نمی کند. تازه به نظر من اهمیت ماجرا را دوبرابر هم می کند چون ذهن هوشیار خیلی وقت ها اشتباه می کند و عاشق آدمی می شود که نباید. اما وقتی توی چاه افتادی و دستت به هیچ جا بند نیست، چشمت هم نباید از اشتباه بترسد. خدا می گوید این کار را انجام بده و تو هم انجامش می دهی.