جنگ روانی تهاجمی خاموش، خانمانبرانداز و تمامعیار است که وقتی دشمنان اسلام نتوانستند با شیوههای مختلف جنگ نظامی و سخت، نظام اسلامی را از میان بردارند، به این نتیجه رسیدند این جنگ را با شیوههای نوین برای براندازی بکار گیرند.
بهحکم عقل و عقلا، اولین کاری که در مقابله با هرگونه جنگ و عملیات روانی میتوان صورت داد، " آگاهی بخشی " است تا هم رقیب بفهمد که ما متوجه اعمال او هستیم و هم ملت خودمان این آمادگی را دریابند. وقتی از طریق آگاهی دهی، مصونسازی ایجاد شود، گام بزرگی برداشته شده است. پس درواقع ما باید در یک فرایند " ملتسازی " شرکت کنیم. همانطور که امام خمینی یک انقلاب را به پیروزی رساند، اما پیش از آن فرآیند ملتسازی را آغاز کرده بود.
در این کتاب ما به دنبال کسب آگاهی و انتشار این اطلاعات از جنگ روانی دشمنان علیه اسلام در عصر معاصر هستیم. برای کسب شناخت در این نبرد، ابتدا با اصطلاحات و مفاهیم گوناگونی که مرتبط با موضوع هستند، مواجه شدیم که در قسمت مفاهیم به تعریف و بررسی این واژگان پرداختهایم.
جهت کسب شناخت لازم از ابعاد این جنگ در فصل دوم چهار بعد سیاسی، اعتقادی فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی بیان و تشریح کردهایم. در این قسمت آگاهی حاصل میشود که دشمنی در جنگ روانی را نباید فقط در اشاعه ابتذال در برنامههای ماهوارهای و هالیوودی، جستجو کرد، که گاهی سبک زندگی و خریدهای غیرضروری و تجملی، میتواند محصول فعالیتهای دشمنان در این جنگ باشد.
با توجه به توضیحات مبسوطی که در فصل دوم در مورد ابعاد جنگ روانی علیه اسلام بیان شده است، در فصل سوم به آنچه که هدف کلیدی در نزد دشمنان است، اشاره شده است؛ توجه ما در این فصل بر توضیحات بیشتر نبوده است، چراکه توضیحات تفضیلی در قسمت ابعاد آمده است؛ لکن در این قسمت به دنبال جلبتوجه مضاعف مخاطب به این موارد هستیم؛ چراکه دشمن بر اینها توجه کلیدی دارد. پس ما نیز باید اینگونه باشیم تا آسیب نبینیم (یا کمتر آسیب ببینیم.)
پس از کسب شناخت از گستردگی فعالیتهای دشمنان در جنگ روانی علیه اسلام در عصر معاصر، به میزان گستردگی ابزارها، ادوات و راهبردهای او میپردازیم. بنابراین ضرورت دارد بدانیم دشمنان در جنگ روانی با تمسک به مدرنترین و جدیدترین ابزارها، فناوری و راهبردها به جنگ با اسلام و نظام اسلامی آمدهاند. در این قسمت سعی شده است با آگاهی دادن نسبت به این امکانات، هوشیاری خواننده را مضاعف نماید.