«خانهای در دوردست» نوشته مریلین رابینسون، با ترجمه مرجان محمدی رمانی درباره دو خواهر است که خبری از پدرشان نیست و مادرشان نیز آنها را رها میکند و سرپرستیشان ابتدا به مادربزرگشان و بعد به خاله مرموزشان واگذار میشود، خالهای که کارهای عجیب و غریبش، گرههای زیادی در دل داستان ایجاد میکند و آن را پیش میبرد. سوگل خلیق برای روایت این اثر، تلاش کرده به جهان این دو دختر نوجوان راه یابد تا از این طریق، احساساتشان را در حوادث گوناگونی که تجربه میکنند، بهتر منتقل کند. مریلین رابینسون که از سوی بنیاد جایزه صلح ادبی «دیتون» (Dayton) بهعنوان برنده جایزه «ریچارد هلبروک» معرفی شده است. «شارون راب» بنیانگذار بنیاد «دیتون» با توجه به نثر متفاوت رابینسون گفته است که این نویسنده، بیانکننده علل نزاعها در خانواده، جامعه و جهان است، و تلاش کرده نشان دهد تنها راه نجات جهان، کاشتن نهال عشق و دوستی است. در رمان «خانهای در دوردست» هم که پیشتر با عنوان «خانهداری» منتشر شده بود، رابینسون تلاش کرده هم از سختیهای زندگی بگوید و هم از جنبههای زیبای زیبا. او در این رمان روی مفهوم عمیقی چون خانواده تمرکز کرده و روحیات و افکار نوجوانانی را که در سن بلوغ و در حال تغییر هستند بهخوبی به تصویر کشیده است. چیزی که بزرگسالان هم روزی آن را پشت سر گذاشتهاند پس به خوبی میتوانند احساسات دختران این اثر را درک کنند و همه مادر و مادربزرگ و خاله را که نقش اساسی در سرنوشت این دو دختر دارند. همچنین توصیف دقیق مکانها و فضاها نیز در این رمان به شدت خلاقانه و زیرکانه است به گونهای که شنونده را لحظهای رها نمیسازد. ما در این رمان با داستان زندگی دو خواهر یعنی روت و لوسیل روبهرو هستیم که از جایی به بعد، خاله سیلوی نقش مهمی را در زندگیشان ایفا میکند، نقشی که هیجانِ شنیدن این رمان و احوالِ این دو دختر را دوچندان میکند. - در بخشی از این کتاب صوتی«خانهای در دوردست» میشنویم: «تقریبا بعد از پنج سال یک روز صبح زمستان، مادربزرگ بیدار نشد. لیلی و نونا را از اسپوکن به فینگربون آوردند تا همانطور که مادربزرگ خواسته بود کارهای خانه را بر عهده بگیرند. هراس و دلواپسی را از ابتدا میتوانستی در حرکات سراسیمهشان موقع جستن کیفها و جیبها برای یافتن سوغاتی کوچکی که آورده بودند مشاهده کنی. موهای لیلی و نونا آبی روشن بود. کت سیاهی پوشیده بودند که دانههای سیاه براقی به شکل درهم و برهم روی لبه یقهشان دوخته شده بود. اندام فربهشان از بالای باسن به جلو خمیده و بازو و قوزک پایشان چاق و چله بود. آنها با اینکه هنوز دوشیزه بودند اما هیکلشان مثل مادرها چاق و سرحال بود و این قیافه با رفتار خشن و بوسهها و نوازشهای ناشیانهشان اصلا جور در نمیآمد.» اگر شما عاشق رمانهایی هستید که آخر کار با خوبی و خوشی تمام میشوند، خبر خوشحالکنندهای برایتان نداریم اما اگر در آن دسته از مخاطبانی هستید که روند داستان برای شما مهمتر از پایان آن است، حتما از شنیدن «خانهای در دورست» سر ذوق میآیید، به خصوص که سوگل خلیق با استفاده از توانایی برخاسته از هنر بازیگریاش، روایت خود را به شکل درست و راضیکننده پیش برده است. کتاب صوتی «خانهای در دوردست» نوشته مریلین رابینسون، با ترجمه مرجان محمدی و روایت سوگل خلیق در نوین کتاب تولید شده است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 408.۲۶ مگابایت |
مدت زمان | ۰۷:۲۴:۳۹ |
نویسنده | مریلین رابینسون |
مترجم | مرجان محمدی |
راوی | سوگل خلیق |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۴/۲۰ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب رو سالها پیش گوش کردم. بسیار زیبا و بدور از هرگونه احساسات دست چندم و تکراری. توصیفات به اندازه. داستانی جذاب و گیرا تا انتها.
به نظر من بیشتر حالت سرگذشت و روایت و بیوگرافی داره. جذب نشدم. بخاطر صدای خانم خلیق خریدم ولی متاسفانه داستان جذبم نکرد
داستان مورد علاقهٔ من نبود ولی سوگل خلیق خوب خواند و تونستم تا انتها گوش کنم
عالیههههه😍😍😍😍😍
به نظر من بیشتر حالت سرگذشت و روایت و بیوگرافی داره. جذب نشدم. بخاطر صدای خانم خلیق خریدم ولی متاسفانه داستان جذبم نکرد