درامنویسی درواقع هنر دیالوگ و گفتوگوست. تصور درام بدون گفتوگو و مکالمه تقریباً غیرممکن است، چون در درام بار اصلی پیشرفت طرح، روایت و شخصیتپردازی بر دوش گفتوگوست. اما بیشتر درامنویسان در آثار خود از مونولوگ و گفتار تکنفره نیز استفاده کردهاند. مونولوگ در تاریخ درامنویسی، از یونان باستان تا امروز، به گونههای مختلف بهکار رفته و فراز و فرود متفاوتی داشته است.
در طول تاریخ درامنویسی، مونولوگ بهعنوان یک تمهید نمایشی همواره مورد توجه درامنویسان بوده و هریک به فراخور ذوق و توانایی خود کیفیت هنری خاصی به آن بخشیده و بر غنایش افزودهاند. نقطة اوج و دوران طلایی مونولوگ در تاریخ درامنویسی را میتوان دورة شکسپیر دانست. شکسپیر در نمایشنامههای خود بهوفور از مونولوگ استفاده میکند و با رویکرد ویژه و منحصربهفردی که به این تمهید نمایشی دارد، کیفیت ویژهای به آن میبخشد و کارکردهای آن را نیز گسترش میدهد. در قرن بیستم و درامنویسی مدرن نیز نویسندگانی چون یوجین اونیل، برتولت برشت، ساموئل بکت، اوژن یونسکو و هارولد پینتر با بهرهگیری خلاقانه از مونولوگ، حیاتی دوباره به آن میبخشند. در اواخر قرن بیستم نیز تئاتر تجربی با گسترش کارکردهای مونولوگ مفهوم تازهای به آن میبخشد.