این کتاب مقدمهای است بر متافلسفه، شاخهای از فلسفه که از چیستی فلسفه میپرسد، از اینکه چگونه و چرا باید تفلسف کرد. تا جایی که میدانیم، برای اولینبار است که چنین کتابی به زبان انگلیسی نوشته میشود؛ حداقل مطمئنیم تنها این کتاب اکنون در حال انتشار است. درنتیجه، هنگام نگارش این کتاب این حس را داشتیم که وارد حوزهای بکر میشویم و هرچند ایدۀ نگارش اولین کتاب مقدماتی در شاخۀ متافلسفه هیجانانگیز بود، اما همچنین وظیفهای هولناک و بهشدت دشوار بر عهدۀ ما میگذاشت. اما اگر این کتاب بتواند علاقۀ بیشتری به متافلسفه ایجاد کند و شاید دیگران را برانگیزد تا کتابهای مقدماتی دیگری دربارۀ آن بنویسند و به اشکالات و محدودیتهای رویکردِ ما اشاره کنند، ما وظیفۀ خود را انجامشده خواهیم یافت.
تلاش کردهایم هر فصل، تا جایی که ممکن است، قابل فهم و برای دانشجویان آسانخوان باشد. اما مطمئناً در موارد بسیاری در این تلاش شکست خوردهایم. همانطور که پیتر فردریک استراوسن میگوید، «در استخرِ فلسفه، قسمت کمعمق وجود ندارد». این مسئله همانقدر که دربارۀ باقی شاخههای فلسفه صادق است، دربارۀ متافلسفه نیز صدق میکند.