در این کتاب قصد دارم قهرمانان و مردان غیور و باعزتی را به شما معرفی کنم که کل یک روستا، شهر و حتی کشور هم به داشتن آنها به خود میبالد.
مردانی از جنس غیرت که برای وطن، برای ناموسشان، برای دین و کشورشان جان خود را فدا کردند.
آری! آنان مردانی از شهر قصه و خیال نبودند. آنها مردانی از جنس همین و مرز و بوم بودند. این شهیدان، فراتر از یک کشور بودند. آنها قهرمانانی از جنس دین و از جنس انسانیت بودند.
آنان وابستهی میز و جایگاه نبودند. لباسشان طرح خاک و قلبشان از طلا جلا داده شده بود. غیوران بام ایران که دلبستگیها را کنار گذاشتند تا به ندای رهبر کشورشان لبیک گویند و از خاک و ناموسشان دفاع کنند. آری اینان غیوران بام ایرانند که جسمشان را به مرز و بوم کشورشان هدیه دادند.
حال سوال اصلی این است که هر کس باید از خود بپرسد؛
آیا ما توانستیم رهرو آنان باشیم یا قدری ناچیز به راه آنها عمل کنیم؟
گاهی دوستان ما این صحبتها و سخنان را اغراقآمیز میدانند؛ اما اگر کمی تأمل کنیم، درخواهیم یافت که حتماً خوبیها در منش و رفتارشان بود که باعث شده نامهایشان را با شهادت آذین ببندند و گویا شهادت هم از نامشان به خود میبالد.
این جاست که من نویسنده، در برابر نوشتن دربارهی آنها، کم خواهم آورد و لغات در ذهنم گم خواهند شد. نوشتن دربارهی آنها آرزوی دیرینهی من بوده است؛ اما سعیم بر این است که به جای بردن نامشان، ارزشهایشان را زنده کنم. این مطمئناً ارزش بیشتری خواهد داشت. این مردان از مرز و بوم ایران و شهر شهرکرد از شهرستان کیار و روستای گهرو بودند که جسمهایشان را در زادگاهشان به خاک سپردند و خود را فدای وطنشان کردند.
لذا خواهشمندم، به نام اسامی دقت نکنید به رفتارها و کارهایی که در طول عمر خویش انجام میدادند توجه کنید و این که آیا به عنوان رهروان شهدا، سعی کردیم رفتارها و ارزشهایی را که برایشان جنگیدند به فرزندان خود که همان نسلهای آیندهی این خاک و مرز و بوم هستند درست بیاموزیم؟
-پیشگفتار کتاب-