درباره ابزارهای نوین تامین مالی صنعت قطعات خودرو بر اساس تحلیل زنجیره ارزش
امروزه جذب منابع مالی خارجی در انواع و اشکال گوناگون از اولویتهای غالب کشورهای جهان بوده و به یکی از پیشنیازهای دستیابی به اهداف توسعهای آنها بدل گردیده است. در میان روشهای مختلف تامین منابع مالی خارجی، صاحبنظران معتقدند که روش سرمایهگذاری مستقیم خارجی یکی از کارامدترین روشها است. وجود آثار مثبت فراوان بر شاخصهای کلان و خرد اقتصادی و تاثیرات مثبت در سطح بنگاههای سرمایهپذیر نظیر دسترسی به بازارهای صادراتی جدید، ارتقا سطح رقابتپذیری، انتقال دانش فنی و مدیریتی، ایجاد امنیت اقتصادی و اشتغالزایی گواهی بر این کارایی و کارآمدی است. به این دلیل بیش از ۳۰ سال است که غالب کشورهای جهان با توجه ویژه به موضوع سرمایهگذاری خارجی، سیاستها و برنامههایی را برای تشویق و حمایت و جذب سرمایههای خارجی تدوین و به اجرا درآورده و در تلاشی مستمر در ایجاد مزیتهای رقابتی برای هدایت سرمایه-گذاران خارجی به کشور متبوعشان هستند.
از سویی دیگر با توجه به اینکه در اکثر کشورهای دنیا بخش قابل ملاحظهای از فعالیتهای اقتصادی توسط شرکتهای کوچک و متوسط انجام میشود، دولتها با تدابیر مختلفی همواره به فکر حمایت منطقی از این شرکتها برمیآیند تا رقابتپذیری آنها را به گونهای بالا ببرند که توان رقابت در بازارهای رقابتی دنیا را به دست آورند. یکی از روشهایی که بنا بر مطالعات انجام شده در اکثر کشورهای دنیا تجربه موفقی در افزایش توان رقابتی شرکتهای کوچک و متوسط از خود برجای گذاشته است. تعدد بنگاهها و شیوههای نوین تولید، استفاده از منابع را بیشتر و سریعتر کرده و رقابت بین شرکتها برای دستیابی به منابع بیشتر، بیش از پیش بالا گرفته است. از طرفی شرکتها به دنبال راهی برای ایجاد مزیت رقابتی از طریق کاهش هزینههای تولید و کسب سود (ارزش افزوده) بیشتر در فرایند تولیدشان هستند.
یکی از مدلهایی که برای ارتقاء و محاسبه میزان ارزش افزوده تولید شرکتها یا سازمانهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، مدل زنجیره ارزش پورتر است. پورتر فعالیتهایی را که یک شرکت از نقطه شروع یعنی تامین مواد اولیه تا رسیدن محصول نهایی به دست مصرفکننده نهایی انجام میدهد، به عنوان زنجیره ارزش توصیف میشود. در واقع، زنجیره ارزش مجموعهای از عملیاتهایی است که در یک صنعت به صورت زنجیرگونه انجام میپذیرد تا به خلق ارزش منجر شود؛ به طوری که محصولات از حلقههای این زنجیره عبور کرده و در هر حلقه، ارزشی به محصول نهایی افزوده میگردد. به عبارت دیگر، زنجیره ارزش برای تشریح گامهای مختلفی که کالا یا خدمت از مواد اولیه تا مصرف نهایی طی میکند، به کار میرود).
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش یکی از ابزارهای تحلیل استراتژی است که با استفاده از آن میتوان مزیت رقابتی شرکت را بهتر درک کرد، نقاطی را شناسایی نمود که میتوان ارزش (ثروت) مشتری را افزایش یا هزینهها را کاهش داد و نیز میتوان حلقههای بین عرضهکنندگان، مشتریان و سایر شرکتهای موجود در صنعت را بهتر درک کرد. این فعالیتها شامل گامهایی میشوند که باید برداشت تا خدمات و کالاهای بهتری را به مشتریان ارائه کرد.
در واقع، زنجیره ارزش یک کسبوکار به عنوان زنجیرهای از فعالیتهاست که ورودیها را به خروجیهای ارزشی برای مشتریان تبدیل میکند. رویکرد زنجیره ارزش در تحلیل فعالیتهای درون سازمانی، ابزاری موثر در شناخت نقاط ضعف و قوت و تصمیمگیری در مورد هر یک از این فعالیتهاست. با در دست داشتن کلیه فعالیتهای مرتبط با تولید، میزان هزینههای آنها، میزان هزینه کل و در نتیجه ارزش افزوده نهایی که از هر واحد محصول خواهیم داشت، میتوان میزان ارزشافزایی هر فعالیت را محاسبه کرد. از این طرق میتوان درصد سوددهی هر فعالیتی را بدست آورد.
هدف از تحلیل زنجیره ارزش، تجزیه و تحلیل کلیه مراحل تولید و فروش، شامل فعالیتهای اصلی و پشتیبانی و زیرساختهای مختلف است که برای یک محصول در ایجاد ارزش افزوده نقش اساسی ایفا میکند. این تحلیل، مراحل تامین مواد اولیه، تولید، عرضه، خدمات و خدمات پس از فروش را در بر میگیرد. از کاربردهای تحلیل زنجیره ارزش میتوان به شناسایی و بررسی سهم هر یک از مراحل در ارزش نهایی محصول، مقایسه با محصولات و فرآیندهای مشابه و مشخص ساختن نقاط قوت و ضعف هریک از مراحل تولید و فروش در شکلگیری ارزش نهایی محصول اشاره کرد تا با رفع ضعفها و تقویت نقاط قوت، شرایط مناسبتر عرضه محصول در فضای رقابتی فراهم گردد.
در هر صنعتی، مجموعهای از اجزای اصلی وجود دارند که لزوماً باید از طریق کارآفرینان یا توسعهدهندگان صنعت، چه از بخش دولتی و چه از بخش خصوصی فراهم شوند. برای تهیه این اجزا، سرمایه لازم است. یکی از انواع روشهای تامین مالی برای هر صنعتی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی است. صنعت قطعهسازی بیش از هر زمان دیگری نیازمند نوسازی و سرمایهگذاری است. امکانات و تجهیزات صنعت خودروسازی فرسوده شده است و برای رقابت در بازارهای جهانی نیازمند سرمایهگذاری بر روی خطوط و تکنولوژیهای جدید است. در غیر اینصورت این صنعت فرسوده بعد از مدتی از بین خواهد رفت. هدایت صنعت خودروسازی به سمت بازارهای جهانی نیازمند رشد صنعت قطعهسازی است. در صورتی میتوان ادعا کرد که صنعت خودروی قابل قبولی داریم که محصولات آن قابل ارائه در بازارهای بینالمللی باشد.
امروزه شرکتهای قطعهسازی با توجه به شرایط محیطی و قابلیتهای کنونی و آینده خود، باید استراتژیهای مناسبی را انتخاب نمایند تا به بقا و رشد این شرکتها در عرصه پررقابت صنعت قطعهسازی کمک نمایند. برای توسعه روز افزون صنعت قطعات خودرو و تبدیل آن به یک قطب اقتصادی قدرتمند، لازم است تا انواع مدلها و زمینههای حمایتی نیز مورد بررسی جامعی قرار گیرند. چنین رویکردی موجب میشود که زمینههای اجرایی و الزامات عملیاتی تحقق مدلهای مطلوب کسب و کار نیز به صورت کامل در نظر گرفته شوند و این موضوع موجب ایجاد ضمانت اجرایی قویتر برای تبدیل شدن صنعت قطعات خودرو به مجموعه اقتصادی توانمند در سطح ملی و بینالمللی میگردد.
از آنجایی که گسترش ظرفیتهای صنعت قطعهسازی از طریق جذب سرمایهگذاری خارجی میتواند محقق شود، سرمایهگذاری مستقیم خارجی به یکی از زمینههای بارز و عوامل رشد برای توسعه صنایع خودرویی در سطح جهان تبدیل شده است. از سویی دیگر تامین مالی و توسعه صنایع رابطه مستقیمی با هم دارند. پیشنیاز نیل به رشد و توسعه، یافتن منابع مالی برای بخشهای مختلف اقتصادی است. اهمیت این موضوع زمانی واضحتر خواهد شد که نظام تامین مالی در کشور، خواه برای طرحهای عمرانی دولت و خواه برای بنگاههای بخش خصوصی، مورد ارزیابی دقیقتری قرار گیرد. ویژگی مهم تامین مالی در حوزه بنگاههای اقتصادی بخش غیردولتی، بانکی محور بودن است. اما نکته قابل ذکر در این است که بانکها و موسسات اعتباری دارای مجاز رسمی بانک مرکزی، به دلیل سقف سرمایه، پاسخگوی نیازهای موجود در بازار نیستند. بنابراین برای تامین مالی ناگزیریم به منابع مالی خارجی روی آوریم. پیشنیاز جذب و جلب این منابع از بازارهای خارجی، داشتن انسجام بازارهای پولی و مالی در کشور و انجام کارکردهای صحیح نهادها و دستگاهها برای رعایت قواعد کاری و الزام به حضور در بازارهای بینالمللی میباشد. بنابراین ناگزیریم تا با حضور در بازارهای بینالمللی فرایند و استراتژی ائتلاف سرمایه را دنبال کنیم. روشن است بهینهترین و اثربخشترین ابزار جذب منابع مالی بینالمللی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی است. اما چنانچه به دنبال این حداکثرسازی و جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی باشیم، میبایست پیش از این، نیازهای آن را آماده کرده باشیم تا در فضای رقابتی موجود در بازارهای بینالمللی برای جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی موفق باشیم.
در این کتاب، سعی شده است، بعد از مطالعه و شناخت منابع مختلف صنعت قطعات خودرو و استخراج ترکیب منابع آن و شناسایی زنجیره ارزش آن، بر اساس مدل تحلیلی این مطالعه و نیز تحلیل زنجیره ارزش، مزیتهای رقابتی پایدار صنعت شناسایی شده و ظرفیتهای سرمایهگذاری خارجی در قطعات خودرو استخراج شود.
بعد از شناسایی و استخراج اولویتهای جذب سرمایهگذاری خارجی، روشها و شیوههای مختلف جذب سرمایهگذاری خارجی بحث و بررسی شده، سپس بر اساس تجربه کشورهای موفق و تجزیه و تحلیل کارشناسی، روش بهینه معرفی شده است.
در ادامه، چارچوبهای مختلف حمایت از جذب سرمایهگذاری خارجی برای تقویت سرمایهگذاری خارجی و افزایش آن در جهت رشد اقتصادی و افزایش اشتغال و صادرات، طراحی و معرفی شده است. در این زمینه میتوان به سیاستها و رویهای حمایت از جذب سرمایهگذاری خارجی، مدیریت بهینه از امکانات و خدمات زیربنایی (زمین، آب، گاز، اینترنت و...)، جذب سرمایهگذاری خارجی، اصول برگزاری نشستهای مشترک تجاری، شیوههای تبلیغات و ترویج فرصتهای سرمایهگذاری خارجی، ارائه تسهیلات مالی و اعتباری (از سوی بانکها و موسسات مالی اعتباری)، چگونگی اعطای تخفیفها، معافیتهای مالیاتی (خصوصاً برای سالهای ابتدایی توسعه یک کسب و کار)، شناسایی راهکارهای تقویت سرمایه اجتماعی در صنعت جهت جذب سرمایه-گذاری خارجی، چارچوب حمایتهای مالی و غیرمالی از جذب سرمایهگذاری خارجی در صنعت قطعات خودرو اشاره کرد.