ما ساکنان یک زمینیم، تو و من، هر دو انسانیم. ما هر دو به یک زبان سخن می گوییم، هر دو از یک آب می نوشیم. ما هر دو همین خورشید و همین آسمان را می شناسیم؛ پس اگر قرار باشد من و تو از هم جدا باشیم، چه امیدی برای سایر مردم دنیا باقی می ماند؟
«پیتر هابز از تسخیر ناپذیری قلب انسان و نجات آن به یاری تخیل، آن هم هنگامی که هیچ چیز باقی نمانده است، سخن می گوید.»
فایننشیال تایمز
«هابز با بیان واقعیت هایی عریان، داستانی بسیار تکان دهنده از جدال همیشگی عشق و قدرت خلق می کند.»