هر شکست مقدمهای برای پیروزی است. همهی انسانها حداقل یکبار در زندگیشان این جمله را شنیدهاند. اما سوال مهمی که پیش میآید این است که چطور باید شکستهایمان را تبدیل به پیروزی کنیم؟ چطور غم و احساس تلخی را که بعد از هر شکست داریم، کنار بگذاریم و دوباره به سمت هدفمان حرکت کنیم؟ در این مقاله قصد داریم کتابی را معرفی کنیم که میتواند در زمنیه به شما کمک بزرگی بکند. «فلسفهی شکست» نوشتهی «الیزابت دی» کتابی است که در ادامهی مطلب دربارهی آن صحبت میکنیم. - موضوع اصلی کتاب «فلسفهی شکست» چیست؟ «فلسفهی شکست» کتابی است که دربارهی شکستها با شما صحبت میکند و نقش آنها در درک و رسیدن و پیروزی را برای شما توضیح میدهد. موضوع اصلی کتاب هم حول همین موضوع میچرخد. «الیزابت دی» نویسندهی این کتاب، با بیانی خیلی روان و دوستانه دربارهی شکستهای انسانها در زندگیشان صحبت میکند و توضیح میدهد که چطور میتوانیم با بررسی کردن دلایل شکستمان به موفقیت و پیروزی برسیم. از نظر نویسنده، بیشتر شکستهای ما میتوانند چیزهای معناداری درباره خودمان به ما یاد بدهند، فقط تنها شرطش این است که با دقت آنها را واکاوی کنیم. او برای نوشتن این کتاب با افراد زیادی دربارهی شکستها و ناکامیهایشان صحبت کرده است، از شکست در حل مشکل با دوستان و خانواده گرفته تا ناکانی در روابط عاطفی و زناشویی. علاوه بر این نویسنده از شکستهای خودش هم صحبت میکند و میگوید یکی از اهدافش برای نوشتن کتاب «فلسفهی شکست» این است که افراد کمتری به خاطر ناکامیهایشان شرمنده شوند و بتوانند با شکستهایشان در صلح باشند. شاید برایتان سوال پیش بیاید که صلح با شکست یعنی چه؟ به طور خلاصه باید بگوییم که یعنی بعد از شکستها و ناکامیهایتان خیلی احساس پشیمانی نکنید و بتوانید با مقاومت و ایستادگی آنها را پشت سر بگذارید. البته در اینجا باید به یک نکتهی مهم دیگر هم اشاره کنیم که منظور نویسنده از صلح با شکست این نیست که مثل یک افتخار بزرگ جنگی با اشتباهاتتان برخورد کنید؛ نه اصلا! بلکه منظور این است که آنها را بپذیرید و ازشان درس بگیرید تا دیگر محکوم به تکرار کردنشان نباشید. - با خواندن این کتاب چه چیزهایی یاد میگیریم؟ همانطور که کمی قبلتر گفته شد، این کتاب به ما یاد میدهد که شکستهایمان را بپذیریم، آنها را بررسی کنیم و ازشان درس بگیریم تا بتوانیم در مسیر رسیدن به موفقیت حرکت کنیم. در این بخش قصد داریم با یک مثال ساده و قابل لمس یکی از مهمترین نکاتی را که کتاب «فلسفهی شکست» به ما یاد میدهد، توضیح دهیم. قبل از اینکه سراغ مثال برویم، ببینیم این نکتهی مهم چیست؟ «الیزابت دی» میگوید بعضی شکستها هستند که خیلی دردناکتر و تکان دهندهتر از سایر شکستهای زندگیمان هستند و ما باید نمیتوانیم فورا روی پای خودمان بایستیم و تظاهر کنیم که هیج اتفاقی نیفتاده است. بین درد و رنج و همچنین حادثه و قربانی بودن تفاوت وجود دارد. با یک داستان کوتاه که قطعا برای شما پیش آمده، این موضوع را بیشتر توضیح میدهیم. البته از قبل بگوییم که این داستان آنچنان دردناک و تکاندهنده نیست، فقط برای اینکه موضوع قابل لمستر باشد، از این مثال استفاده میکنیم! به طور مثال فرض کنید که یک لیوان چای برای خودتان ریخته اید و وقتی آن را میخورید، به شدت داغ است و باعث میشود نوک زبان شما بسوزد. این یک حادثهی کوچک است باعث ایجاد درد در شما میشود. اتفاقی است که افتاده و در این لحظه کاری از دست شما بر نمیآید. بعد از این درد، رنجی به وجود میآید که کمی طولانی تر از درد است، چون این حس سوختگی تا چند روز وجود دارد و باعث میشود شما راحت نتوانید غذا بخورید. اما آیا قصد دارید این رنج را تا هفتهها و یا حتی تا ماهها ادامه دهید و دائم خودتان را به خاطرش سرزنش کنید؟ با این کار فقط دورهی رنجی را طولانیتر میکنید که هیچ کمکی به شما نمیکند. به جای این کار میتوانید از این اتفاق درس بگیرید و حواستان باشد که از دفعهی بعد طوری چای بنوشید که زبانتان نسوزد. «الیزابت دی» در کتاب «فلسفهی شکست» به ما یاد میدهد که چطور با شکستهایمان مثل همین تجربهی سوختن زبان با چای برخورد کنیم و از آنها درس بگیریم. - چند جملهی خواندنی از کتاب «فلسفهی شکست»: برای اینکه کمی بیشتر با فضای کتاب آشنا شوید، قصد داریم چند جملهی کوتاه و جذاب از آن را با هم بخوانیم. خوشبینی میتواند به شما انگیزهی لازم برای انجام کارهایی را بدهد که ممکن است از آنها بترسید و دوری کنید. حرف من این است که همهی اینها مستلزم تلاشی بسیار بیشتر از صحبت با خود در آینه یا جمعآوری نقلقولهای شبه فلسفی از پینترست است. به نظر من، عضلات ذهنمان درست به اندازه عضلات جسم نیاز به تمرین دارند. اگر یاد بگیریم که با کاستیهایمان زندگی کنیم (و حتی به آنها افتخار کنیم) میتوانیم شاد باشیم. نیاز نیست همیشه آنها را از بین ببریم یا برای ناپدیدکردنشان چیزی بخریم. در این سیارهی حاصلخیز، بینظیر، وسیع و کامل هیچچیز وجود ندارد که بتواند برای همیشه ما را از شکست شکست خوردن محافظت کند. واقعا چنین چیزی وجود ندارد. داشتن چنین آرزویی مثل آرزوی حذف اکسیژن میماند! چیز دیگری را که مانند حقیقتی وجود دارد در نظر بگیرید: مثل چای کیسهای یا بند کفش. زندگی با ترس از چای کیسهای یا بند کفش بیمعنی است، همانطور که زندگی با ترس از شکست خوردن بیمعنی است. نگرانی دربارهی اینکه آیا همهچیز دارد خراب میشود یا نه بیفایده است. آنچه باید به آن فکر کنید این است که: خب، تنها کاری که میتونم بکنم بهترین کاریه که میتونم بکنم، باید اون رو به نحوی که فکر میکنم انجام بدم و ببینیم در نهایت چی میشه! شکست بخشی از فرآیند رسیدن به جایی است که باید باشید. - چه کسانی باید این کتاب را بخوانند؟ ما در دورهای زندگی میکنیم که برخی از انسانها دچار کمالگرایی شدهاند و حرفهای عجیب و غریبی دربارهی شکست میزنند، مثلا اینکه یک انسان موفق نباید شکست بخورد و همیشه باید برنده شود! گاهی اوقات بعضی از افراد به خاطر شکستهایشان مورد تمسخر هم قرار میگیرند! اما آیا به نظر شما فردی وجود دارد که در زندگیاش شکست نخورده باشد؟ به احتمال بسیار بالا، پاسخ شما به این سوال منفی است! با وجود اینکه ما میدانیم شکست نخوردن انسانها غیرممکن است، ولی بالاخره این حرفها تاثیر منفیشان را روی ما میگذارند. برای اینکه دید تازهای نسبت به شکستهایمان داشته باشیم، بابت شکست خوردن شرمنده نشویم و نترسیم، پیشنهاد میکنیم که حتما کتاب «فلسفهی شکست» نوشتهی «الیزابت دی» را بخوانید. اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که همیشه به دنبال موفقیت هستید و شکست خوردن برایتان به معنی خط پایان است، بی معطلی و در اولین فرصت کتاب «فلسفهی شکست» را مطالعه کنید تا متوجه شوید شکست نه تنها پایان کار نیست، بلکه پلی است به سوی موفقیت و پیروزی.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 112.۹۱ مگابایت |
مدت زمان | ۰۲:۰۳:۲۰ |
نویسنده | الیزابت دی |
مترجم | مریم رضایی |
راوی | اعظم حبیبی |
ناشر | رادیو مثبت |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۲/۳۰ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
منو جذب نکرد... پراکنده و شلوغ