زندگی در عصر ارتباطات امروز و ارتباطات فردا، سیاست گذاری و برنامه ریزی ارتباطاتی را ضرورتی اجتناب ناپذیر کرده است؛ زیرا، لازمه دستیابی و حفظ مزیت رقابتی هستند. امروزه ارتباطات بازاریابی مؤثر جزء جدایی ناپذیر هر مجموعه کارآمد و نتیجه گرا میباشد. توانایی ناکافی شرکتها برای برقراری ارتباط یک پارچه با محیط درونی و بیرونی منجر به از دست رفتن فرصتها و از دست دادن توان رقابتی میشود. البته مشتری و رضایت مشتری مفهوم جدیدی نیست، این مفهوم در اوایل دهه 1930 ظهور یافت. در طی این دوره نمایندگان فروش با تیم تبلیغاتی همکاری میکردند و تا سال 1966 محققان ترکیب ابزارهای ترفیعاتی برای اطمینان از هم افزایی را پیشنهاد میکردند. در سالهای دهههای 1970 و 1980 بازاریابان بیشتر به ائتلاف با صنعت تبلیغات پرداختند. این ایده ائتلاف، تحت تأثیر صنعت تبلیغات برای ارائه یک سرویس بی درنگ و وسیع به مشتریان قرار داشت. با افزایش شکاف در بین گفتهها و شنیدههای مجموعه، در اواخر دهه 1980 مفهوم پیوستگی بازاریابی مطرح شد. در این دوره، با افزایش دادههای مرتبط با مشتریان، موجهای دوم و سوم بازاریابی شکل گرفتند و پیشرفت از تصمیم گیری مبتنی بر دادهها به سمت تصمیم گیری مبتنی بر اطلاعات رخ داد. موج سوم، گذار از تصمیم گیری مبتنی بر اطلاعات به سمت تصمیم گیری مبتنی بر سیستم بود.. رویکرد مدرن در بازاریابی و رضایت مندی مشتری مستلزم اتصال شرکت به مصرف کننده است. مجموعههای بی شماري وجود دارند کـه ارتباط با مشتری را به عنوان اصلیترین روش برای ایجاد رضایت مشتری مـرتبط با بازاریابی به حسـاب میآورند. بر اساس نظر محققان، مشتریان ابتدا میزان تلاشی را که براي دریافت خدمات یا یک محصول خاص باید انجام دهند را مورد ارزیابی قرار میدهند سپس یک شیوه را براي روند خرید انتخاب میکنند. از این جهت تبیین مفهوم بازاریابی او ارتباطات در جهت رضایت مشتریان و قصد خرید مجدد آنها ضروری است. در این کتاب، این فرایند مورد مطالعه قرار گرفته تا بتواند در توان خود به پژوهشگران این عرصه در ایجاد شادکامی و رضایت مشتریان کمک نماید.