- سیمئونهی بازیکن:
«دیِگو پابلو سیمِئونه گونزالز» فوتبالیست پیشین و مربی کنونی آرژانتینی است که سال ۱۹۷۰ در بوئنوسآیرس متولد شده است. او را با لقب «ال چولو» نیز میشناسند؛ لقبی که سالها پیش یکی از مربیانش او را با آن صدا کرده و این اسم، همچنان روی او مانده. ال چولو هیچ معنای خاصی ندارد و حتی خود سیمئونه نیز نمیداند چرا با این اسم صدا شده و میشود. به هر حال، ال چولو فوتبال را از شهر خود و باشگاه «ولز سارسفیلد» آغاز کرد. سپس به ایتالیا رفت و در باشگاه فوتبال «پیزا» بازی کرد. مقصد بعدی دیگو، اسپانیا بود. او ابتدا برای «سهویا» و بعد، برای «اتلتیکو مادرید» به میدان رفت و دوگانهی جامهای داخلی را با اتلتیکو کسب کرد. سپس به ایتالیا بازگشت و چند فصل پیراهن تیمهای «اینتر میلان» و بعد «لاتزیو» را پوشید. با اینتر قهرمانی جام یوفا و با لاتزیو دوگانهی داخلی را کسب کرد. او بار دیگر به اسپانیا بازگشت و دو فصل دیگر نیز با پیراهن «اتلتیکو مادرید» وارد میدان شد. دیگو سیمئونه که پایان دوران حرفهای خود به عنوان بازیکن را حس کرده بود، به میهنش آرژانتین بازگشت و آخرین فصلِ فوتبال خود را در باشگاهی به نام «راسینگ» سپری کرد و در پایانِ فصل از دنیای فوتبال خداحافظی کرد؛ البته تنها به عنوان بازیکن. در عرصهی ملی هم سیمئونه کارنامهی درخشانی دارد. بیش از صد بازی با پیراهن «آلبیسلسته»، دو بار قهرمانی کوپا آمریکا و مدال نقرهی المپیک، افتخارات ال چولو در پیراهن آرژانتین هستند. سیمئونه همچنین بازوبند کاپیتانی تیم ملی کشورش را در جام جهانی ۱۹۹۸ بر بازو بست.
- سیمئونهی مربی:
دوران مربیگری سیمئونه از همانجایی آغاز میشود که دوران بازیاش به اتمام رسیده بود: «راسینگ». چند باشگاه آرژانتینی و یک باشگاه ایتالیایی، مقاصد بعدی دیگو بودند: «استودیانتس»، «ریورپلاته»، «سن لورنزو»، «کاتانیا» و دوباره «راسینگ». حاصل تلاش پنجسالهی این مربی، دو قهرمانی لیگ آرژانتین با تیمهای استودیانتس و ریورپلاته بود. اما راههای افتخار مربی جوان دیگر بار به اسپانیا و «اتلتیکو مادرید» رسید؛ باشگاهی که سیمئونه بیش از ۱۳۰ بار پیراهنش را پوشیده بود و میان هوادارانش به عنوان یک اسطوره شناخته میشد. سیمئونه با پذیرش هدایت روخی بلانکوس یا همان سرخوسپیدها، وارد رقابتی دشوار با دو تا از غولهای فوتبال یعنی «بارسلونا» و «رئال مادرید» شد. اما ال چولو کسی نبود که ترس و نفرتِ لالیگا باعث هراسش شود. او خوب بازی کردن را به زیبا بازی کردن ترجیح داد و با پیاده کردن سبک خاص خودش در بازی فوتبال، روزها و شبهایی فراموشناشدنی را برای هواداران اتلتیکو ساخت. او دو بار تیمش را قهرمان لالیگا کرد، یک بار در کوپا دل ری و یک بار هم در سوپرجام اسپانیا عنوان قهرمانی را کسب کرد، دو بار قهرمان سوپرجام اروپا شد و دو مرتبه نیز به فینال لیگ قهرمانان اروپا راه یافت. فینالهایی که سیمئونه و تیمش با وجود شایستگی، یکی را در لحظات پایانی و دیگری را در ضربات پنالتی واگذار کردند و مدال نقره را به گردن آویختند. اگر سالهای بازی دیگو سیمئونه با لباس اتلتیکو مادرید برای جاودانگی نام او در این باشگاه کافی نمیبودند، قطعاً سالهای پرفروغ مربیگری او که تا کنون به عدد دوازده رسیده است، باعث میشود هیچ هواداری نام ال چولو را فراموش نکند.
- سیمئونهی نویسنده:
دیگو سیمئونه در کنار استعدادهای فوتبالیاش چه در مستطیل سبز و چه در کنار آن، همواره شخصیت جذاب و کاریزماتیکی از خود به نمایش گذاشته که به محبوبیتش نیز کمک کرده است. او در «باور»، ساده و صمیمی روبهروی مخاطب نشسته و از زندگیاش میگوید. از باورهای فوتبالیاش و از باورهایش نسبت به زندگی. سیمئونه نخست از رؤیا دیدن میگوید، از یاد گرفتن، احساس کردن، دنبال کردن، جدال کردن، کنترل کردن، ارزیدن، سازماندهی و پیروز شدن. با رهبری کردن ادامه میدهد و از درس دادن حرف میزند، از تمرین دادن، غلبه کردن، رقابت کردن، مشاهده کردن، برنامهریزی کردن، حس کردن و مبارزه کردن. در نهایت هم «باور» خود را با درک کردن پایان میدهد؛ فصلی که در آن از آرژانتینی بودن میگوید، از معنایی که فوتبال برای مردم آرژانتین دارد و از حسی که پوشیدن آن پیراهن آبی و سفیدِ زیبا برای نخستین بار و تمام دفعات بعدی برای او داشته است.
- مجموعهی کتابهای ورزشی آوانامه:
نشر صوتی آوانامه در ادامهی مجموعهی کتابهای ورزشی، پس از انتشار کتابهایی همچون «پپ گواردیولا»، «رهبری»، «قصهی شگفتانگیز لئو مسی»، «نوبت من»، «پوگبا: از زمین بازی تا استادیوم»، «دوباره فوتبال»، «پسری از برزیل»، «میاندیشم، پس بازی میکنم»، «رونالدو: ظهور یک برنده»، «من زلاتان هستم»، «روح یک پروانه»، «هنرمند»، «ترس و نفرت در لالیگا»، «زندگینامهی من»، «صدایت را بلند کن» و «رهبری به سبک آقای خاص»، کتاب صوتی «باور» اثر فوتبالیست و مربی پرحاشیه «دیِگو سیمِئونه» را تولید کرده است. انتشار این کتاب، نتیجهی همکاری آوانامه و «نشر گلگشت» است؛ ترجمهی اثر را «رضا کریمی» انجام داده و خوانش آن بر عهدهی «ایمان رئیسی» بوده است.