سرطان به عنوان یک واقعیت تلخ و عامل تنش زای مهم (۱) عارضه ای است که مسیر زندگی فرد را تغییر می دهد و باعث افزایش آسیب پذیری و افت کیفیت زندگی افراد شده، عملکردهای روزانه، فعالیت های اجتماعی و توانایی فرد برای انجام نقش های معمول را تغییر می دهد(۲). در دنیای امروز، یکی از دلایل رایج ابتلاء و مرگ و میر، ناشی از بیماری ها سرطان است(۳). طبق پیش بینی سازمان جهانی بهداشت، تعداد مرگ ناشی از سرطان در جهان، از سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۳۰، ۴۵%، افزایش خواهد داشت (از ۹/۷ میلیون به ۵/۱۱میلیون مرگ). بیش از نیمی از موارد سرطان در کشورهای در حال توسعه به وقوع می پیوندد. همچنین، در اکثر کشورهای در حال توسعه، سرطان دومین علت مرگ بعد از بیماری های قلبی- عروقی است(۴). درکشور ایران نیز، به عنوان یک کشور در حال توسعه، سرطان سومین علت مرگ پس از بیماری های قلبی و تصادفات جاده ای است. طبق نتایج مطالعه موسوی در سال ۲۰۰۶، آمار سالیانه وقوع سرطان در بین زنان و مردان ایرانی، به ترتیب، ۹۸ و۱۱۰ نفر به ازای هر ۱۰۰۰۰۰ نفر می باشد(۵). اگر چه از نظر پزشکی سرطان برای یک فرد اتفاق میافتد، اما اعضای خانواده در مشکلات روانی و اجتماعی بیماری سهیم هستند. تشخیص سرطان یک تغییر وضعیت عمده در زندگی خانواده ایجاد می کند که Rolland از آن به عنوان" مهمان ناخوانده" یاد می کند که باید توسط خانواده یا زوجین پذیرفته شود. در هر مرحله از بیماری، خانواده با چالشهایی روبرو است که تهدید کننده روابط پایدارو کیفیت زندگی آنها است(۶)