در میان آشفتگی شهرهای بزرگ در دنیای امروز، فضاهای شهری مطلوب میتوانند با بر طرف نمودن نیازهای انسانی، محدودهای آرام و به دور از شلوغی شهر فراهم نمایند که شهروندان بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند و در آنجا به آرامش برسند. حبیبی معتقد است فضای عمومی را میتوان عرصه حضور مردم و پاسخی کالبدی- فضایی به نیازها و خواستهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آنها در نظر گرفت؛ پاسخی کالبدی که گاه به صورت فرآیندی از پایین به بالا از سوی خود مردم مطالبه و در نهایت خلق میشود و گاه توسط مسئولان دولتی و در قالب فرآیندی از بالا به پایین ایجاد میشود. در هر صورت، این فضا بدون حضور مردم عرصه عمومی تلقی نمیشود (حبیبی و پورمحمدرضا، ۱۳۹۲:۷)