این روزها هوش مصنوعی کانون توجه اکثر دانشمندان، کارشناسان، سایتهای خبری و علاقهمندان دنیای فناوری است و توانست با زیرکی خاصی راه خود را به دنیای انسانها باز و انسانها را کاملاً به خود وابسته کند. پیشرفتهای خیرهکننده هوش مصنوعی بهگونهای است که نگرانی برخی بزرگان را برانگیخته است. بزرگانی همچون استفان هاوکینگ و بیل گیتس که روزگاری تلاش میکردند تا این پدیده را به زندگی روزمره مردم وارد کنند و از ظرفیتهای آن برای کشف اسرار ناشناخته جهان استفاده کنند، به جمع مدافعانی پیوستهاند که تمایل دارند هوش مصنوعی بهصورت محدود و کنترل شده پیش رود. پیشرفتهای هوش مصنوعی نه تنها باعث میشود بسیاری از مردم شغل خود را از دست بدهند، بلکه زمینهساز به وجود آمدن کاربردهای نامتعارفی از آن میشود. هر چند پیشرفتهای هوش مصنوعی در صنایعی همچون پزشکی و حل معماهای بزرگ فیزیک و هستیشناسی واقعاً ارزشمند و قابل تحسین است، اما باز هم به همان جمله معروف میرسیم که نقطه تاریک قدرت همیشه بر بخش روشن آن برتری دارد.
تقلید رفتار انسانی سادهترین توصیفی است که میتوان برای هوش مصنوعی ارائه کرد. اما بیشک هدف هوش مصنوعی این نیست که ماشینها مشابه انسانها رفتار کنند، بلکه هوش مصنوعی در نظر دارد در مقامی والاتر علاوه بر یادگیری، توانایی تفکر انتزاعی، ارائه دانشی که برخاسته از منطق باشد، ارائه کند. به نظر میرسد نگرانیها از بابت هوش مصنوعی نه تنها پایانی ندارد، بلکه هر روز بر جمع بزرگانی که درباره پیامدهای آن هشدار میدهند، افزوده میشود. از آنجایی که آینده ازآن هوش مصنوعی خواهد بود بهتر است به جای نگران بودن در مورد هوش مصنوعی یاد بگیریم که چه کارهایی را میتوانیم با آن انجام دهیم و اطلاعاتمان را در این زمینه بیشتر کنیم.