زندگی قرار نیست هیچوقت برای ما شادی مطلق به ارمغان بیاورد. ما هر روز بایدها و نبایدهای زیادی در ذهنمان نسبت به گذشته و آینده میسازیم که در مواجهه با حقیقت بیرحم زندگی برایمان جز رنج و درد حاصلی نخواهد داشت.
زندگی ما، مجموعهای از اتفاقهای غیرقابل کنترل و پیشبینی است. رنج، درد، فقدان، ترس و تنهایی در زندگی ما غیرقابل اجتناب است، با تمام این تفاسیر ما هستیم که باید بهترین نقش را در زندگی ایفا کنیم.
مواجهه با ترس، رنج و درد به ما کمک میکند نسخهی بهتری از خودمان بسازیم.
انسانی که با پذیرش آنچه که در گذشته رخ داده، زندگی در حال و اکنون را آموخته است و برای داشتن آیندهای بهتر به خودش متعهد است.
پذیرش رنجی که در زندگی داریم (افکار منفی، ترسها، شکستها و ...) باعث میشود جنبههای مثبتتری را در لحظه ببینیم و گامی به سوی تعالی و خودشکوفائی برداریم.
مولانا: پس زخمهایمان چه میشوند؟
شمس: نور از زخمهایمان وارد میشوند.