تهمت، حیثیت عادل و داریوش رو برده؛ تهمتی که فقط با چندکلمه شروع شده. دروغ، با حیثیت رضا و زبیده بازی کرده؛ دروغی که منشأش یه تماس تلفنی از طرف شوهر زبیده بوده. حقیقت، حیثیت و اعتبار حجتاللهخان رو برده زیر سؤال؛ حقیقتی که با یه جنازهی هجدهساله رو شده. و عشق توی این ماجرای بههمپیچیده چه نقشی داره؟ آباد میکنه یا... ویران؟! عشق، خواستار وصاله یا دوبههمزنی میکنه؟! عشق، همدست تهمت و دروغ و حقیقته برای بردن حیثیتها.